همان مسأله بر حسب وظيفهاش از مجتهد زنده تقليد نمايد دوباره نمىتواند آن را مطابق فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته است انجام دهد . < صفحة فارغة > [ مسأله 11 مسائل مبتلا به ] < / صفحة فارغة > مسأله 11 مسائلى را كه انسان غالباً به آنها احتياج دارد ، واجب است ياد بگيرد . اين مسأله در رسالهء آيت الله فاضل نيست مكارم : مسأله هر كس بايد مسائلى را كه معمولًا مورد احتياج او واقع مىشود ياد گيرد يا طريقهء احتياط آن را بداند . زنجانى : مسأله مسائلى را كه انسان احتمال عقلايى مىدهد به آنها احتياج پيدا كند و نتواند احتياط كند ، بايد پيش از عمل آنها را ياد بگيرد تا در هنگام عمل بر خلاف وظيفه شرعى خود رفتار نكند . سيستانى : مسأله بر مكلف لازم است مسائلى را كه احتمال مىدهد به واسطه ياد نگرفتن آنها در معصيت يعنى ترك واجب يا فعل حرام واقع مىشود ياد بگيرد . < صفحة فارغة > [ مسأله 12 اگر براى انسان مسألهاى پيش آيد كه حكم آن را نمىداند ] < / صفحة فارغة > مسأله 12 اگر براى انسان مسألهاى پيش آيد كه حكم آن را نمىداند مىتواند صبر كند تا فتواى مجتهد اعلم را به دست آورد ، ( 1 ) يا اگر احتياط ممكن است به احتياط عمل نمايد بلكه اگر احتياط ممكن نباشد چنانچه از انجام عمل ، محذورى لازم نيايد ، مىتواند عمل را به جا آورد ( 2 ) . پس اگر معلوم شد كه مخالف واقع يا گفتار ( 3 ) مجتهد بوده دوباره بايد انجام دهد . اين مسأله در رسالهء آيت الله فاضل نيست ( 1 ) اراكى : اگر مىتواند صبر كند تا فتواى مجتهد اعلم را به دست آورد بنا بر احتياط واجب بايد صبر كند ، و اگر نمىتواند جايز است به غير اعلم رجوع كند . [ پايان مسأله ] خوئى ، تبريزى : لازم است كه احتياط كند ، يا اين كه با شرائطى كه ذكر شد ، تقليد نمايد ، ولى چنانچه مخالفت غير اعلم با اعلم را اجمالًا بداند و تأخير واقعه و احتياط ممكن نباشد و دستش به اعلم نرسد جايز است از غير اعلم تقليد نمايد . مكارم : مىتواند عمل به احتياط نمايد ، يا اگر وقت آن نمىگذرد ، صبر كند تا دسترسى به مجتهد پيدا كند و اگر دسترسى ندارد ، يك طرف را كه بيشتر احتمال صحّت مىدهد انجام مىدهد و بعداً سؤال مىكند ، اگر مطابق فتواى مجتهد بود صحيح است و گر نه بايد اعاده كند . سيستانى : لازم است كه احتياط كند ، يا اين كه با شرائطى كه ذكر شد ، تقليد نمايد ، ولى چنانچه دسترسى به فتواى اعلم در آن مسأله نداشته باشد جايز است از غير اعلم تقليد نمايد با رعايت الاعلم فالاعلم . ( 2 ) نورى : بنا بر يك طرف بگذارد تا استعلام نمايد . . ( 3 ) بهجت : مخالف واقع يا مخالف نظر . . گلپايگانى ، صافى : مسأله اگر براى انسان مسألهاى پيش آيد كه فتواى اعلم را نداند اگر مخالفت فتواى غير اعلم با اعلم معلوم نباشد يا فتواى غير اعلم موافق با احتياط باشد مىتواند به غير اعلم رجوع كند و مىتواند از روى احتياط وظيفهء خود را انجام دهد .