نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني جلد : 1 صفحه : 120
و بعد مى گويد : " حكايت كرد علامه على بن موسى وعلى بن محمد ابى المعالى الجوينى ملقب به امام الحرمين استاد ابى حامد غزالى ، در حالى كه تعجب مى كرد و مى گفت : مجلدى در دست صحافى در بغداد ديدم كه در آن روايات غدير خم بود ، بر آن نوشته شده بود " جلد بيست و هشتم از طرق قول پيغمبر ( صلى الله عليه وآله ) " من كنت مولاه فعلى مولاه و در پى آن خواهد آمد جلد بيست و نهم . " ( 1 ) وابن حجر در تهذيب التهذيب ( 2 ) در ترجمهء على ( عليه السلام ) بعد از نقل حديث از ابن عبد البر به روايت آن حضرت وابو هريره وجابر وبراء بن عازب وزيد بن ارقم ، مى گويد : " جمع كرد ابن جرير طبرى در كتاب تأليف شده در اين حديث اضعاف كسانى كه ذكر شد ، وابو العباس بن عقده اعتنا كرده به جمع طرق اين حديث ، و آن را از حديث هفتاد صحابى يا بيشتر اخراج كرده است . " و دلالت اين حديث بر ولايت و خلافت بلافصل أمير المؤمنين ( عليه السلام ) روشن است . زيرا لفظ ( مولى ) اگر چه در معانى متعدده استعمال شده است ، ولى با وجود قرائنى معين مى شود كه مراد از آن در اين حديث ولايت امر است ، كه بعضى از آن قرائن ذكر مى شود : 1 - قبل از اين بيان رسول خدا ( صلى الله عليه وآله و سلم ) خبر از رحلت خود داد ، و سفارش به كتاب خدا و عترت كرد ، كه اين دو از هم جدا نمى شوند ، و بعد از اين بيان معرفى على ( عليه السلام ) به اين عنوان كه هر كس من مولاى او هستم على مولاى اوست مبين اين است كه مقصود شناساندن كسى است كه بايد بعد از آن حضرت ، امت به تمسك به او و قرآن ، مصونيت از ضلالت پيدا كند . 2 - آن جمعيت عظيم از حج برگشته را در هواى سوزان نگاه داشتن و منبر از جهاز شتر ترتيب دادن ، براى آن كه اعلان كند كه على ( عليه السلام ) دوست و ياور اهل ايمان است مناسب مقام خاتميت نيست ، و اين خصوصيات نشان مى دهد كه