نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني جلد : 1 صفحه : 165
خويشاوندان و همسايگان شنيدم ، و ديدم ران پدرم را كه در موضع آن جراحت موى روييده بود . وعلى بن عيسى مى گويد : پسر اسماعيل حكايت كرد كه پدرم بعد از صحت چهل مرتبه به سامرا رفت به اميد اين كه شايد دوباره او را ببيند . 2 - على بن عيسى مى گويد سيد باقى بن عطوه علوى حسنى حكايت كرد براى من كه پدرش عطوه به وجود امام مهدى ايمان نداشت و مى گفت : اگر بيايد و مرا از اين مرض خوب كند ، من تصديق مى كنم ، و مكرر اين مطلب را مى گفت . هنگامى كه وقت نماز عشا جمع بوديم ، صيحهء پدر را شنيديم ، با سرعت نزد او رفتيم گفت : امام را دريابيد ، كه همين ساعت از نزد من بيرون رفت . بيرون آمديم كسى را نديديم ، برگشتيم نزد پدر ، گفت : شخصى بر من وارد شد ، و گفت : يا عطوه ، گفتم : لبيك ، گفت : منم مهدى ، آمده ام تو را از مرضت شفا بدهم ، بعد دست مباركش را كشيد وران مرا فشرد و رفت ، و از آن وقت به بعد عطوه مانند غزال راه مى رفت . راه بهرهمند شدن از آن حضرت در زمان غيبت : هر چند امام زمان ( عليه السلام ) غايب از انظار است ، و اين غيبت موجب محروم شدن امت از قسمتى از بركات وجود آن حضرت است كه متوقف بر ظهور است ، ولى قسمتى از فيوضات وابسته به ظهور نيست . او همچون آفتابى است كه ابر غيبت نمى تواند مانع تأثير اشعهء وجود او در قلوب پاكيزه شود ، مانند اشعهء خورشيد كه در اعماق زمين جواهر نفيسه را مى پروراند ، و حجاب ضخيم سنگ و خاك مانع استفاده ء آن گوهر از آفتاب نمى شود . و چنان كه بهرهمند شدن از الطاف خاصهء خداوند به دو طريق ميسر است : اول : جهاد في الله به تصفيهء نفس از كدورتهايى كه مانع از انعكاس نور عنايت اوست . دوم : اضطرار كه رافع حجاب بين فطرت و مبدأ فيض است ( أمن يجيب
165
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني جلد : 1 صفحه : 165