responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 283


سه مرتبه است واكثر هفت بار وترتيب ملح القلى وامثال آن در طريق پنجم مذكور است طريق چهارم در ساختن گل حكمت وادويه مصنوعيه صفة گل حكمت جهة استحكام ظروف كه تاب بآتش آرند گل كوزه گريرا كه خاك رست گويند بايد از ريگ پاك كرده در آب حل كنند تا رقيق لقوام كردد واين اجزا را بقدر نصف گل اضافه نموده تا سه چهار روز مكرر بر همزنند آجر كوبيدهء پخته سرگين پخته است خبث الحديد پخته گل خطمى موى بز مقراض كرده با آب نمك بسرشند نسخهء ديگر كه مؤلف تذكره بهترين اقسام دانسته است موى مقرض نمك طعام زقال خطمى خبث الحديد پوست تخم مرغ مكلس هر يك يكچز وگل پاكيرزه دو جزو نسخهء ديگر كه وچيز وكثير التاثير است ومكرر بتجربه رسيده است خاك كوزه كريرا با قدرى كاه كوبيده ونمك مسحوق وخاكستر پخته با آب خمير كرده استعمال نمايند صاروج الحكمة جهة شد وصل وغيره بغاية مستحكم است ومؤلف كتاب هيگل كه حاكم بالله باشد مستحكمترين چيزها دانسته است جنث الحديد وكج را بالمنا صفه با خون گوسفند سرشته استعمال نمايند وحقير بجاى خون گوسفند سفيدهء تخم مرغ وكاهى آب سريش كرده وكاهى شير وبغاية مستحكم مشاهده شده است ودر تند وصل قدحين وقرع وانبيق نمك مسحوق با سفيدهء تخم مرغ وكاهى آب سريش كرده وكاهى شير وبغاية مستحكم مشاهده شده است ودر تند وصل قدحين وقرع وانبيق نمك مسحوق با سفيدهء تخم مرغ وكج پخته با آب سريش وبه دستور با سفيدهء تخم مرغ بسيار آزموده است وبه دستور آهگ آب نديده با زردهء تخم مرغ مستحكم ترين اشياست خصوصا چون آهك را با قدرى پنبهء كهنه نرم كوبيده باشند وبجاى سفيدهء تخم مرغ و زردهء او شير درجميع مذكورات بدل مىشود وسريشم پنير در اتصال چينى شكسته وغيره مكسوراة از آحجا روز جاح وغير هما بمرتبه ايست كه هر گاه صدمه بانچيز برسد موضع ديگر شكسته مكان موصول باو منكسر نمىگردد عمل شنجرف زبيق پاك هشت جزو گوگرد دو جزو با هم ساينده در شيشه مطين بطين الحكمة كه سر مرتبه مطين كرده باشند بقدريكه نصف شيشه را مملو كند بايد گردد ودهن شيشه را بصاروج الحكمة دو سه مرتبه مسدود نموده بعد از آن بكل حكمة نيز بگيرند ودر ديگ ريك با خاكستر تا كردن پنهان نموده اتش تندى بقدر دو شبانه روز وزياده از آن تا پنجروز در تحت ديگ بر افروزند وبعد از سرد شدن ديگ وكوره شيشه را بيرون آورند واينرا شنجرف مصرى خوانند شنجرف هندى سيماب وگوگرد مساويست وچون سى بار روز زياه از آن سحق واعادهء اتش كنند ودر هر دفعه زمان اتش را بقدرى بيفزايند تا بچهار پنجروز رسد ثابت گردد واز اسرار مكتومه است شنجرف رومى سيماب دوازده جزو گوگرد هشت جزو با همه بسايند وپنج جزو زرنيخ سرخ اضافه نمايدن وبه دستورى كه مذكور شد معمول دارند شنجرف رمانى سيمابرا با مثل او را سخت سائيده به دستور بعمل آورند عمل زنجار اصل اواز مس وسركه است صفايح مس را در سركه تند گذارند وبا يكديگر سايند تا بتدريج مس از تندى سركه حل گردد ويا صفايح را سركه پاشيده در مكان نمناك دفن كنند زنجار الصناعه يكچز وبرادهء مس را با شب يمانى وبورهء سرخ ونمك بالسويه بقدر عشر او پيوسته در ظرف من با سركهء تند بسايند وهر چند خشكشو وباز با سركه تر كنند قسم ديگر كه الطف اقسام است را سخت مغسول را با مثل او نوشادر مصعد بسيار نرم بسايند وبعد از امثراج قطرات سركهء بسيار تند بر او چكانيده سحق كنند تا مثل خمير كرده پس روى او را بپارچهء نازكى پوشيده در آفتاب خشك كنند وباز به دستور سابق با سركه بسايند وتكرار غملنمايند تا همهء آن زنكار گردد عمل را سخت كه عبارت از مس سوخته است ورو شحج نامند ويكطريق او در فصل احراق مذكور شد ودستور ديگر انكه مس را صفايح بسيار رقيق كرده ودر ديگى بر روى هم چيده وبقدر عشر او گوگرد ونمك بالمناصفه بر صفايح وما بين او پاشيده ودهن ديگرا مستحكم كرده يك هفته در تون بگذارند تا مجموع سوخته شود وهر گاه زود تر خواهند بايد مس را گداخت وكبريت وامثال آن را بر آن پاشيده در سركه تطيفه نموده وبه دستور تكررار عملمنايند تا سوخته گردد عمل سفيد اب با حراق وتبعفين مىباشد اما احراق بايد قلعيرا يا سرب را صفايح كرده در ظرف مقابل مطين در تنوريا تون احراق كمايند وبه دستور سرب را در ظرف سفال گداخته با كفچهء آهن بر همزنند تا مانند خاكستر گردد پس در ديگ با در كوزه سفالين مطين كرده يكروز اتش در تحت او كند تا سفيد گردد وهر گاه خوب سفيد نشود بايد قدرى سركه كهنه بر آن بپاشند ويك هفته نگدازند واما تعفين بايد بر صفايح قلعى وسرب انگور را با دانهء او كوبيده ماليده ودر ظرفى كرده در مكان نمناك گذاشته تا همه آن حل گردد با صفحهء آن را سوراخى كرده وبانگور كوبيده اغشته در خم سركه بياويزند ودهن خم را محكم كند كه بخار سركه رفع نگردد وبهر چند يوم انچه از سطح ظاهر او برخيزد بايد گرفت وباز گذاشت تا همهء آن سفيد اب گردد ودر تحت او رخم سركه ظرفى نصب كنند تا هر چه از او ريخته شود ودر انظرت جمعكردد طريق ديگر انكه قلعيرا در ظرف مشبك سفالين گذاشته ودر ظرفيكه سركه بسيار تند كرده باشند بگذارند ودهن ظرف سركه را بسيار مستحكم كنند كه مانع نفوذ بخار باشد تا قلعى بتدريج ريزه شده از ظرف مشبك بظرف سركه نشيند پس از سركه جدا كرده در آفتاب خشك نموده بسيار تند وهر چه در ظرف سفال باشد وسائيده نشود باز بايد تكرار عمل نمود عمل ابار وآن سرب با كبريت سوخته است ودر فصل احراق مذكور شد

283

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست