سه مرتبه است واكثر هفت بار وترتيب ملح القلى وامثال آن در طريق پنجم مذكور است طريق چهارم در ساختن گل حكمت وادويه مصنوعيه صفة گل حكمت جهة استحكام ظروف كه تاب بآتش آرند گل كوزه گريرا كه خاك رست گويند بايد از ريگ پاك كرده در آب حل كنند تا رقيق لقوام كردد واين اجزا را بقدر نصف گل اضافه نموده تا سه چهار روز مكرر بر همزنند آجر كوبيدهء پخته سرگين پخته است خبث الحديد پخته گل خطمى موى بز مقراض كرده با آب نمك بسرشند نسخهء ديگر كه مؤلف تذكره بهترين اقسام دانسته است موى مقرض نمك طعام زقال خطمى خبث الحديد پوست تخم مرغ مكلس هر يك يكچز وگل پاكيرزه دو جزو نسخهء ديگر كه وچيز وكثير التاثير است ومكرر بتجربه رسيده است خاك كوزه كريرا با قدرى كاه كوبيده ونمك مسحوق وخاكستر پخته با آب خمير كرده استعمال نمايند صاروج الحكمة جهة شد وصل وغيره بغاية مستحكم است ومؤلف كتاب هيگل كه حاكم بالله باشد مستحكمترين چيزها دانسته است جنث الحديد وكج را بالمنا صفه با خون گوسفند سرشته استعمال نمايند وحقير بجاى خون گوسفند سفيدهء تخم مرغ وكاهى آب سريش كرده وكاهى شير وبغاية مستحكم مشاهده شده است ودر تند وصل قدحين وقرع وانبيق نمك مسحوق با سفيدهء تخم مرغ وكاهى آب سريش كرده وكاهى شير وبغاية مستحكم مشاهده شده است ودر تند وصل قدحين وقرع وانبيق نمك مسحوق با سفيدهء تخم مرغ وكج پخته با آب سريش وبه دستور با سفيدهء تخم مرغ بسيار آزموده است وبه دستور آهگ آب نديده با زردهء تخم مرغ مستحكم ترين اشياست خصوصا چون آهك را با قدرى پنبهء كهنه نرم كوبيده باشند وبجاى سفيدهء تخم مرغ و زردهء او شير درجميع مذكورات بدل مىشود وسريشم پنير در اتصال چينى شكسته وغيره مكسوراة از آحجا روز جاح وغير هما بمرتبه ايست كه هر گاه صدمه بانچيز برسد موضع ديگر شكسته مكان موصول باو منكسر نمىگردد عمل شنجرف زبيق پاك هشت جزو گوگرد دو جزو با هم ساينده در شيشه مطين بطين الحكمة كه سر مرتبه مطين كرده باشند بقدريكه نصف شيشه را مملو كند بايد گردد ودهن شيشه را بصاروج الحكمة دو سه مرتبه مسدود نموده بعد از آن بكل حكمة نيز بگيرند ودر ديگ ريك با خاكستر تا كردن پنهان نموده اتش تندى بقدر دو شبانه روز وزياده از آن تا پنجروز در تحت ديگ بر افروزند وبعد از سرد شدن ديگ وكوره شيشه را بيرون آورند واينرا شنجرف مصرى خوانند شنجرف هندى سيماب وگوگرد مساويست وچون سى بار روز زياه از آن سحق واعادهء اتش كنند ودر هر دفعه زمان اتش را بقدرى بيفزايند تا بچهار پنجروز رسد ثابت گردد واز اسرار مكتومه است شنجرف رومى سيماب دوازده جزو گوگرد هشت جزو با همه بسايند وپنج جزو زرنيخ سرخ اضافه نمايدن وبه دستورى كه مذكور شد معمول دارند شنجرف رمانى سيمابرا با مثل او را سخت سائيده به دستور بعمل آورند عمل زنجار اصل اواز مس وسركه است صفايح مس را در سركه تند گذارند وبا يكديگر سايند تا بتدريج مس از تندى سركه حل گردد ويا صفايح را سركه پاشيده در مكان نمناك دفن كنند زنجار الصناعه يكچز وبرادهء مس را با شب يمانى وبورهء سرخ ونمك بالسويه بقدر عشر او پيوسته در ظرف من با سركهء تند بسايند وهر چند خشكشو وباز با سركه تر كنند قسم ديگر كه الطف اقسام است را سخت مغسول را با مثل او نوشادر مصعد بسيار نرم بسايند وبعد از امثراج قطرات سركهء بسيار تند بر او چكانيده سحق كنند تا مثل خمير كرده پس روى او را بپارچهء نازكى پوشيده در آفتاب خشك كنند وباز به دستور سابق با سركه بسايند وتكرار غملنمايند تا همهء آن زنكار گردد عمل را سخت كه عبارت از مس سوخته است ورو شحج نامند ويكطريق او در فصل احراق مذكور شد ودستور ديگر انكه مس را صفايح بسيار رقيق كرده ودر ديگى بر روى هم چيده وبقدر عشر او گوگرد ونمك بالمناصفه بر صفايح وما بين او پاشيده ودهن ديگرا مستحكم كرده يك هفته در تون بگذارند تا مجموع سوخته شود وهر گاه زود تر خواهند بايد مس را گداخت وكبريت وامثال آن را بر آن پاشيده در سركه تطيفه نموده وبه دستور تكررار عملمنايند تا سوخته گردد عمل سفيد اب با حراق وتبعفين مىباشد اما احراق بايد قلعيرا يا سرب را صفايح كرده در ظرف مقابل مطين در تنوريا تون احراق كمايند وبه دستور سرب را در ظرف سفال گداخته با كفچهء آهن بر همزنند تا مانند خاكستر گردد پس در ديگ با در كوزه سفالين مطين كرده يكروز اتش در تحت او كند تا سفيد گردد وهر گاه خوب سفيد نشود بايد قدرى سركه كهنه بر آن بپاشند ويك هفته نگدازند واما تعفين بايد بر صفايح قلعى وسرب انگور را با دانهء او كوبيده ماليده ودر ظرفى كرده در مكان نمناك گذاشته تا همه آن حل گردد با صفحهء آن را سوراخى كرده وبانگور كوبيده اغشته در خم سركه بياويزند ودهن خم را محكم كند كه بخار سركه رفع نگردد وبهر چند يوم انچه از سطح ظاهر او برخيزد بايد گرفت وباز گذاشت تا همهء آن سفيد اب گردد ودر تحت او رخم سركه ظرفى نصب كنند تا هر چه از او ريخته شود ودر انظرت جمعكردد طريق ديگر انكه قلعيرا در ظرف مشبك سفالين گذاشته ودر ظرفيكه سركه بسيار تند كرده باشند بگذارند ودهن ظرف سركه را بسيار مستحكم كنند كه مانع نفوذ بخار باشد تا قلعى بتدريج ريزه شده از ظرف مشبك بظرف سركه نشيند پس از سركه جدا كرده در آفتاب خشك نموده بسيار تند وهر چه در ظرف سفال باشد وسائيده نشود باز بايد تكرار عمل نمود عمل ابار وآن سرب با كبريت سوخته است ودر فصل احراق مذكور شد