نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 412
هيثم بن عدى گويد ، مردم در رجب سال يكصد و سى و دوم با ابو العباس به خلافت و با ابو جعفر منصور به ولايت عهدى بيعت كردند . چون حكومت ابو العباس استوار شد همه امور بيرون از خانه خود را در اختيار ابو سلمه خلال گذاشت و او را وزير خود قرار داد و در همه كارها بر او اعتماد كرد و او را وزير آل محمد مىگفتند ، ابو سلمه بدون مشورت تمام كارها را انجام مىداد . چون اين خبر به ابو مسلم كه در خراسان بود رسيد ، يكى از سرداران خود بنام مروان ضبى را فراخواند و باو گفت به كوفه برو ابو سلمه را از منزل امام ابو العباس بيرون بياور و گردنش را بزن و هماندم بازگرد ، و ضبى همانگونه رفتار كرد . شاعرى در مرثيه ابو سلمه مىگويد . « همانا وزير يعنى وزير آل محمد نابود شد و هر كس با تو دشمنى كند وزير است » [ 456 ] آنگاه امام ابو العباس چنان مصلحت ديد كه برادرش ابو جعفر منصور را به واسط بفرستد تا جنگ با ابن هبيره را سرپرستى كند . ابو العباس براى حسن بن قحطبه نوشت كه لشكر همچنان در اختيار و لشكر اوست ولى دوست دارد برادرش ابو جعفر سرپرستى آنرا بر عهده بگيرد . و چون منصور به واسط رسيد حسن بن قحطبه سراپرده هاى خود را براى او خالى كرد و منصور با زنان و همراهان خود در آنها فرود آمد . آنگاه منصور براى سرداران ابن هبيره و اشراف عرب كه همراه او بودند نامه نوشت و استمالت كرد و بانان وعده و نويد داد و نابود شدن دولت بنى اميه را گوشزدشان كرد و بيشتر آنان دعوتش را پذيرفتند . نخستين كس كه دعوت او را پذيرفت و به منصور مايل شد زياد بن صالح حارثى فرماندار ابن هبيره بر كوفه بود او نزديكترين اشخاص به ابن هبيره بود كه پاسدارى شبانه شهر و كليد دروازه ها را داشت . هيثم مىگويد ، پدرم برايم نقل كرد كه زياد بن صالح وصى پدرم بود و
456 - شايد كلمه « وزير » در مصراع دوم به معنى تبهكار و گناهكار مناسبتر با مقام باشد . ( م )
412
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 412