نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 397
بروند . آن دو پيش رفتند و چون نزديك اردوگاه نصر رسيدند ، نصر به پسرش تميم گفت همراه هزار سوار از قبيله هاى قيس و تميم به مقابله ايشان برود ، تميم هزار سوار برگزيد و با آنان روياروى شد و جنگ در گرفت ، محمد بن مثنى بر تميم پسر نصر حمله كرد و هر دو با شمشير به مبارزه پرداختند و چون زره هر دو بسيار خوب بود ضربه هاى شمشير هر يك به ديگرى كارگر نيفتاد ، محمد كه چنين ديد با تميم گلاويز شد و هر دو بزمين افتادند محمد روى سينه تميم قرار گرفت و شمشير كشيد و گلوى او را بريد و سرش را جدا كرد . نصر بن سيار در مرثيه پسرش تميم چنين سروده است : « با آنكه بامدادى كه سواران از تميم كناره گرفتند چابك و دلير بودم ولى صبر و شكيب را از من درربود . دستهاى پسرم در برابر دشمنان كوتاهى نكرد و فرومايه و پست نشد ، براى وفادارى به خليفه و دفاع از حرمت خويش جان خود را فدا كرد . هر كس از من مىپرسد من همان شير مرد زخمى و خستهام ، بانوان ارجمند و بلند بالا از قبيله خزيمه مرا با صميميت پرورش دادهاند » [ 439 ] . گويند آن دو گروه بيست ماه مقابل يك ديگر بودند و همه روز به يك ديگر حمله مىبردند و بازمىگشتند و هر يك از ديگرى انتقام مىگرفتند . اين كار آنان را از تعقيب ابو مسلم بازداشت و كار او قوى و استوار شد و در تمام نواحى خراسان شوكت او آشكار گرديد . عقيل بن معقل ليثى به نصر بن سيار گفت اين تعصب و درگيرى كه ميان ما و اين قوم ادامه دارد ترا از هر كار ديگرى بازداشته است و نمىتوانى بامور رسيدگى كنى و اين دشمن هم چون سگ ترا تعقيب مىكند ، ترا به خدا سوگند مىدهم كه خود و قبيله ات را گرفتار شومى مكن ، با اين پير مرد كرمانى نزديك شو كه كار امام مروان بن محمد رو به شكست و تباهى است . [ 440 ]
439 - در صفحات بعد اشعار ديگرى هم از نصر بن سيار خواهيد خواند ، جاحظ او را در شمار خطبا و شعرا مىداند ، ر . ك ، البيان و التبيين ج 1 ص 47 چاپ عبد السلام محمد هارون 1968 ميلادى . ( م ) 440 - براى نخستين بار است كه براى خليفه اموى لقب امام ! بكار برده مىشود ، ظاهرا عكس العمل حكومت در مقابله هواداران بنى عباس است كه آن لقب را به محمد و ابراهيم داده بودند . ( م )
397
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 397