responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري    جلد : 1  صفحه : 301


ناخوشى را بهانه آورد ، ابن زياد باو گفت تمارض مىكنى ؟ اگر مطيع مايى به جنگ دشمن ما برو و شبث چون اين سخن را شنيد حركت كرد ، همچنين حارث ابن يزيد بن رويم را گسيل داشت .
گويند ابن زياد هر گاه كسى را با گروه زيادى به جنگ و پيكار با امام حسين ( ع ) روانه مىكرد آن شخص فقط با عده كمى به كربلا مىرسيد كه مردم جنگ با امام حسين را خوش نداشتند و آنرا ناپسند مىدانستند و از آن سر باز مىزدند .
ابن زياد سويد بن عبد الرحمن منقرى را همراه سوارانى به كوفه فرستاد و دستور داد در كوفه جستجو كند و هر كس را كه از رفتن خوددارى كرده است پيش او بياورد ، همچنان كه سويد در كوفه مشغول گشت و جستجو بود مردى از شاميان را كه براى مطالبه ميراث خود به كوفه آمده بود ديد او را گرفت و پيش ابن زياد فرستاد و ابن زياد دستور داد گردنش را زدند ، مردم كه چنين ديدند حركت كردند و رفتند .
گويند ، ابن زياد به عمر بن سعد نوشت كه از حسين ( ع ) و ياران او آب را بازگير و نبايد يك جرعه آب بنوشند همچنان كه اين كار را نسبت به عثمان بن عفان پرهيزگار انجام دادند .
و چون اين نامه رسيد عمر بن سعد به عمرو بن حجاج فرمان داد كه با پانصد سوار به كنار شريعه فرات برود و مانع از آن شود كه امام حسين و يارانش آب بردارند و اين سه روز پيش از شهادت آن حضرت بود و ياران امام حسين لب تشنه ماندند .
گويند چون تشنگى بر حسين ( ع ) و يارانش سخت شد به برادر خود عباس بن على ( ع ) كه مادرش از قبيله بنى عامر بن صعصعه بود فرمان داد همراه سى سوار و بيست پياده هر يك مشكى بردارند و بروند آب بياورند و با هر كس كه مانع ايشان شود جنگ كنند .
عباس ( ع ) به سوى آب رفت و پيشاپيش آنان نافع بن هلال حركت مىكرد تا نزديك شريعه رسيدند ، عمرو بن حجاج از ايشان جلوگيرى كرد ولى عباس ( ع ) با همراهان خود با آنان جنگ كرد و آنها را كنار زد و پيادگان ياران

301

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري    جلد : 1  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست