نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 193
مىكنى سخن نمىگويند و چون سخن مىگويى سكوت مىكنند و چون فرمان مىدهى از چيزى نمىپرسند و حال آنكه گروهى با على ( ع ) هستند كه چون سخن مىگويد آنان هم سخن مىگويند و چون سكوت مىكند از او مىپرسند ، گروه اندك تو بهتر از گروه بسيار اويند و على ( ع ) را چيزى جز خشم تو خوشنود نمىگرداند ، او به عراق بدون شام راضى نخواهد شد و حال آنكه تو به شام بدون عراق راضى هستى ، معاويه از اين خبر كه حجاج بن خزيمه براى او آورد سخت درمانده شد و چنين سرود . « كارى براى من پيش آمده است كه در آن براى مردم اندوه است و چشمها در آن مدتى طولانى خواهد گريست . مصيبت امير مؤمنان و اين مصيبتى است كه براى آن كوههاى استوار فرومىريزد . به خدا سوگند چشمان چه كسى تا كنون چنين مصيبتى ديده است كه كسى را بدون اينكه خونى ريخته باشد بكشند و اين بزرگ مصيبتى است . دو گروه در مدينه بر ضد او دست بدست دادند گروهى قاتل و گروهى بدبخت . او آنان را فراخواند ولى سخنش را نشنيدند و اين گواه چيزى است كه در دل آنان بود . من بزودى بر عثمان سوگوارى مىكنم با گروههاى آماده و شمشيرهاى درخشان كه با زره پوشان آواى آن شنيده شود . ترا براى مردمى كه در كشتن تو همدست بودند رها كردم و پس از اين چه دارم كه بگويم . اكنون كه تو كشته شده اى تا زنده باشم هرگز در شهرى دامن كشان نخواهم زيست . و آن چيزى كه مايه مودت ميان ماست تا هنگامى كه زنده باشم مرا راهى بان نيست . بزودى به جنگ سخت و مداومى خواهم پرداخت و از همين امسال عهده دار آن خواهم شد » . على ( ع ) براى جرير بن عبد الله بجلى كه كارگزار عثمان در سرزمينهاى
193
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 193