نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 122
را با خواسته و ابزار جنگ نيرومند ساخت و دستور داد همراه خسرو پرويز بروند و خود فاصله سه روز راه ايشان را بدرقه كرد . خسرو پرويز با لشكر حركت كرد و راه ارمنستان را پيش گرفت و چون به آذربايجان رسيد دايى او بندويه و موسيل ارمنى و مرزبانان او و سرداران ايرانى باو پيوستند . اين خبر به بهرام چوبين رسيد و با لشكرهاى خود حركت كرد و به آذربايجان آمد و در يك فرسنگى اردوگاه خسرو پرويز اردو زد و دو لشكر آماده جنگ شدند براى خسرو پرويز و تيادوس بر فراز تپه اى مشرف بر آوردگاه تختى زرين نهادند و چون سواران روياروى شدند مردى از هزار مردان خود را به خسرو پرويز رساند و باو گفت اين كسى را كه بر پادشاهى تو غلبه كرده است بمن نشان بده خسرو از اين سرزنش خشمگين شد ولى خشم خود را فروخورد و بهرام چوبين را باو نشان داد و گفت همان مردى است كه سوار بر اسب ابلق است و دستار سرخ بر سربسته و پيشاپيش ياران خود ايستاده است . آن مرد رومى بسوى بهرام چوبين رفت و او را ندا داد كه براى مبارزه پيش آى ، بهرام پيش آمد و آن دو هر يك به ديگرى ضربتى زدند ، شمشير مرد رومى به سبب خوبى زره بهرام چوبين در او كارگر نيفتاد ولى بهرام چنان ضربتى بر فرق سر رومى زد كه كلاه خود او را شكافت و شمشير تا سينه آن مرد فروشد و او را دو نيم ساخت كه از سوى چپ و راست در افتاد . خسرو كه مىديد سخت خنديد ، تيادوس خشمگين شد و گفت مىبينى يكى از ياران من كه معادل هزار مرد است كشته مىشود و مىخندى گويى از كشته شدن روميان شادمان مىشوى ، خسرو گفت خنده من از شادى نبود ولى همان طور كه شنيدى او مرا سرزنش كرد و دوست مىداشتم بداند كسى كه بر پادشاهى من پيروز شده و من از او گريختهام كسى است كه ضربت او اين چنين است . دو گروه دو روز جنگ كردند ، روز سوم بهرام چوبين خسرو پرويز را براى مبارزه خواست و خسرو آماده شد ، تيادوس او را از اين كار منع كرد و خسرو سخن او را نپذيرفت و به جنگ بهرام رفت و ساعتى جنگ كردند كه خسرو روى به
122
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 122