هست كه سخت گرسنه‌ايم ؟ گفت آرى و همراه او به قبيله رفتند و نزد او منزل كردند و اسبهاى خود را براى چريدن رها كردند . آن روز را پيش او ماندند [ 135 ] كه از ايشان شايسته پذيرايى كرد و چون شب فرارسيد براى راهنمايى ايشان همراه آنان حركت كرد و آنان را در ساحل فرات سه منزل بدرقه كرد و بازگشت .
خسرو به راه خود ادامه داد تا به يرموك [ 136 ] رسيد ، خالد بن جبله غسانى [ 137 ] باستقبال او آمد و از او پذيرايى كرد و گروهى از سواران را همراه او ساخت تا بدرگاه قيصر رسيد و پيش او رفت و از كار خود و آنچه براى او پيش آمده بود شكايت كرد و قيصر را چنان ديد كه به يارى و كمك او اميدوار شد .
سرداران قيصر باو گفتند اى شهريار مىدانى كه نياكان تو از روزگار اسكندر از اين جماعت چه كشيده‌اند و آخرين ستم را از پدر بزرگ اين ديده‌ايم كه شهرهاى شام را تصرف كرد و آن شهرها همواره از هزار سال پيش در دست پدران ما بوده است ، پدرش هم هنگامى كه لشكرهاى سواره و پياده خود را گسيل داشتى به ناچار پس داد ، اين قوم را به حال خود بگذار كه به جنگ و ستيز با يك ديگر سرگرم باشند كه زد و خورد دشمن با يك ديگر پيروزى بزرگى است .
قيصر به بزرگ و سالار كشيشان گفت تو اى بزرگ ما در اين باره چه مىگويى ؟ گفت نوميد ساختن او اگر بر او ستم شده باشد براى تو جايز نيست و راى درست اين است كه او را يارى دهى به شرط آنكه تا زنده باشيد نسبت به تو صلح طلب باشد . قيصر پرسيد آيا براى پادشاهان رواست كه اگر بايشان پناه آورند پناه ندهند ؟ و از خسرو پرويز پيمانهاى استوار براى دوستى و مسالمت گرفت و دختر خود مريم را به همسرى خسرو پرويز در آورد و براى پسر خود تيادوس پرچم فرماندهى بر سران سپاه را بست و ميان ايشان ده مرد از هزار مردان [ 138 ] بودند و آنان

135 - براى اطلاع بيشتر از اياس بن قبيصه ، ر . ك ، جمهرة انساب العرب ، ابن حزم ، چاپ عبد السلام محمد هارون ص 400 دار المعارف مصر 1971 ميلادى ( م ) . 136 - يرموك : نام نهر و آبادى است نزديك شام اين رود به رود اردن مىريزد ، ر . ك ، ترجمه تقويم البلدان ص 65 ( م ) . 137 - خالد بن جبله غسانى ! ؟ ! باحتمال قوى حارث بن جبله صحيح است در فهرست اسامى پادشاهان غسانى در لغتنامه و اعلام فرهنگ معين خالد نيامده است . ( م ) . 138 - اين كلمه در متن عربى به صورت جمع سالم مجرور « هزارمردين » آمده است ( م ) .

121