نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 117
براى انجام قصد خود برگشتند و وارد كاخ و حجره يى كه هرمز در آن بود شدند ، درباريان براى فرار خسرو پرويز از دشمن به گريه و زارى بودند و آن دو دستارى بر گردن هرمز بستند و او را خفه كردند ، [ 134 ] و به خسرو ملحق شدند و اين خبر را باو ندادند و تمام آن روز و فردا را از بيم آنكه مورد تعقيب واقع نشوند شتابان و با تاخت و تاز راه پيمودند تا نزديك شهر هيت رسيدند و در صومعه راهبان فرود آمدند ، راهب براى ايشان نان جوى آورد كه آنرا با آب خيس كردند و خوردند و سركه اى براى آنان آورد كه با آب ممزوج كردند و نوشيدند ، خسرو به دايى خود بسطام تكيه داد و از شدت خستگى خوابيد ، هنگامى كه آنان در حال استراحت بودند راهب از صومعه خود بانان بانگ زد كه اى گروه ، سواران بسوى شما مىآيند و در فاصله دورى از شما هستند . بهرام چوبين چون به مداين رسيد و هرمز را كشته يافت خشم و كينه اش نسبت به خسرو افزوده شد و بهرام پسر سياوشان را با هزار سوار بر اسبان گزينه به تعقيب او فرستاد ، و چون خسرو و يارانش سواران را ديدند از جان خود نوميد شدند و بر دست و پاى بمردند و چاره كار خود ندانستند . بندويه به خسرو گفت من ترا با حيله رها مىسازم و جان خود را در اين راه به خطر مىاندازم . خسرو باو گفت اى دايى اگر تو مرا با جان خود حفظ كنى چه كشته شوى و چه سالم بمانى براى تو نام جاويد و شرف باقى خواهد بود ، همچنان كه « ارسناس » جان خود را براى منوچهر در خطر افكند و به سوى افراسياب پادشاه تركان رفت و در حالى كه او ميان لشكر خود بود تيرى باو زد و او را كشت و خاطر زاب شاه را از او آسوده ساخت و انتقام خون منوچهر را گرفت و با آنكه كشته شد ميان مردم بلند آوازه شد و نيك نام گرديد . گودرز هم براى تدبير امور پادشاهى شاپور ذو الاكتاف خود را سخت به خطر انداخت و مردم بر او رشك بردند و چون شاپور به پادشاهى رسيد همه امور خود را در اختيار او گذاشت و كارهاى مملكت را باو سپرد .
134 - در منابع ديگر آمده است كه بر چشم هرمز قبلا ميل كشيده و او را كور ساخته بودند ، ر . كص 727 ترجمه تاريخ طبرى آقاى ابو القاسم پاينده . ( م ) .
117
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 117