{{صورتی:«أَعْقاب»}} جمع{{صورتی: «عَقِب»}} (بر وزن خَشِن) به معناى پاشنه پا است و بازگشت به روى پاشنه پا به معناى
عقبگرد و كنايه از انحراف و بازگشت از هدف است و همان چيزى است كه امروز از آن
به{{صورتی: «ارتجاع»}} تعبير مىكنند. [2]
'''أعلام:'''
{{(آیه):فِي الْبَحْرِ
كَالْأَعْلامِ}}
{{صورتی:«اعلام»}} جمع{{صورتی: «عَلمَ»}} (بر وزن قلم) به معناى{{صورتی: «كوه»}} است؛ ولى در اصل به معناى علامت و اثرى است كه از چيزى خبر
مىدهد؛ مانند{{صورتی: «عَلم الطريق»}} (نشانه راه) و{{صورتی: «عَلم الجيش»}} (پرچم لشكر) و مانند آن. و اگر به{{صورتی: «كوه»، «علم»}} گفته مىشود به خاطر همين است كه از دور
نمايان است؛ و گاه بر فراز آن آتشى مىافروختند تا نشانهاى براى رهگذران باشد،
ولى بود و نبود آتش در اين نامگذارى تأثيرى ندارد. [3]
'''أعناب:'''
{{(آیه):وَ جَنَّاتٌ مِّنْ
أَعْنَابٍ}}
{{صورتی:«اعناب»}} جمع{{صورتی: «عنب»}} و{{صورتی: «عنبه»}} و{{صورتی: «نخيل»}} جمع{{صورتی: «نخل»}} است؛ شايد ذكر صيغه جمع در اينجا اشاره به انواع مختلف انگور و خرما است كه
هر يك از اين دو ميوه شايد صدها نوع در عالم خود با خواص و طعم و رنگ متفاوت داشته
باشند. و{{صورتی: «عنب»}} به طور نادر به درخت{{صورتی: «انگور»}} نيز اطلاق مىشود. [4]
'''أعناق:'''
{{(آیه):فَظَلَّتْ
أَعْنَاقُهُمْ}}
{{صورتی:«أعناق»}} جمع{{صورتی: «عُنُق»}} به معناى گردن در فارسى، و{{صورتی: «رقبه»}} و{{صورتی: «عنق»}} در عربى به خاطر اين كه عضو مهم بدن انسان است، به صورت
كنايه از خود انسان ذكر مىشود، فىالمثل افراد ياغى را گردنكش و افراد زورگو را
گردن كلفت، و افراد ناتوان را گردن شكسته مىگويند!. البته، در تفسير{{صورتی: «اعناق»}} در اينجا
احتمالات ديگرى نيز دادهاند؛ از جمله اين كه{{صورتی: «اعناق»}} به معناى{{صورتی: «رؤسا»،}} يا به معناى{{صورتی: «گروهى از مردم»}} مىباشد، كه همه اين
احتمالات ضعيف است. [5]
'''أَعْنَتَكُمْ:'''
{{(آیه):لَوْ شآءَ اللَّهُ
لَأَعْنَتَكُمْ}}
{{صورتی:«أَعْنَتَكُمْ»}} از مادّه{{صورتی: «عَنَت»}} در اصل به معناى وقوع در امر خوفناك است. و به گفته{{صورتی: «معجم مقائيس اللغة»}} در اصل به
معناى
[1]سوره سبأ: 46؛[https://lib.eshia.ir/27575/18/150/أَعْنَتَكُمْ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج18، ص150.]
[2]سوره انعام: 71؛[https://lib.eshia.ir/27575/5/368/أَعْقاب مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج5، ص368.]؛سوره مؤمنون: 66؛[https://lib.eshia.ir/27575/14/293/أَعْقاب مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج14، ص293.]
[3]سوره شورى: 32؛[https://lib.eshia.ir/27575/20/475/أعلام مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج20، ص475.]؛سوره رحمن: 24؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/140/أعلام مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص140.]
[4]سوره رعد: 4؛[https://lib.eshia.ir/27575/10/141/أعناب مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج10، ص141.]؛سوره نحل: 11؛[https://lib.eshia.ir/27575/11/194/أعناب مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج11، ص194.]؛سوره يس: 34؛[https://lib.eshia.ir/27575/18/396/أعناب مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج18، ص396.]
[5]سوره شعراء: 4؛[https://lib.eshia.ir/27575/15/209/أعناق مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص209.]
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 54