نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 526
حركت بر ضد مسير جامعههاى فاسد، و همچنين نشان دادن خارق عادات، متهم به سحر
و يا جنون مىكردند، تا در افكار مردم سادهدل نفوذ كنند و آنها را از گرد
پيامبران پراكنده سازند يا نگذارند كسى به آنها ايمان آورد. [1]
'''مسخ:'''
{{صورتی:«مسخ»}} يا به تعبير ديگر، «تغيير شكل انسانى به صورت حيوان» مسلماً موضوعى بر خلاف
جريان عادى طبيعت است.
اما هيچ مانعى ندارد كه مفهوم ظاهر كلمه{{صورتی: «مسخ»}} را كه در آيه فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن
آمده است، بپذيريم و بيشتر مفسران هم همين تفسير را پذيرفتهاند.
ولى بعضى از مفسران كه در اقليت هستند معتقدند: مسخ به معناى «مسخ روحانى» و
دگرگونى صفات اخلاقى است، به اين معنا كه صفاتى همانند ميمون يا خوك در انسانهاى
سركش و طغيانگر پيدا شد، رو آوردن به تقليد كوركورانه و توجّه شديد به شكمپرستى و
شهوترانى كه از صفات بارز اين دو حيوان بود در آنها آشكار گشت. اين احتمال از يكى
از قدماى مفسرين به نام «مجاهد» نقل شده است.
و اين كه بعضى ايراد كردهاند: مسخ بر خلاف قانون تكامل و موجب بازگشت و
عقبگرد در خلقت است، درست نيست؛ زيرا قانون تكامل مربوط به كسانى است كه در مسير
تكاملند، نه آنها كه از مسير انحراف يافته و از محيط شرائط اين قانون به كنار
رفتهاند.
فى المثل يك انسان سالم در سنين طفوليت مرتباً رشد و نمو مىكند، اما اگر
نقائصى در وجود او پيدا شود، ممكن است نه تنها رشد و نموّش متوقف گردد، كه رو به
عقب برگردد، و نموّ فكرى و جسمانى خود را تدريجاً از دست بدهد.
ولى در هر حال، بايد توجّه داشت: مسخ و دگرگونى جسمانى متناسب با اعمالى است
كه انجام دادهاند، يعنى چون عدهاى از جمعيتهاى گنهكار بر اثر انگيزه هواپرستى و
شهوترانى دست به طغيان و نافرمانى خدا مىزدند و جمعى با تقليد كوركورانه از
آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شكلى كه متناسب با كيفيت
اعمال او بوده ظاهر مىشده است.
البته در آيات مورد بحث، تنها سخن از{{صورتی:
«قرده»}} (ميمونها) به ميان آمده است و از{{صورتی: «خنازير»}} (خوكها) سخنى
نيست، ولى در آيه 60 سوره «مائده» گفتگو از جمعيّتى به ميان آمده است كه به هنگام
مسخ به هر دو صورت فوق (بعضى قرده و بعضى خنازير)