responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 33

تعبير به‌{{صورتی: «إِخْوان»}} (برادران) يا به خاطر اين است كه اعمالشان هم‌رديف و هماهنگ اعمال شياطين است، همچون برادرانى كه يكسان عمل مى‌كنند؛ و يا به خاطر آن است كه قرين و همنشين شيطان در دوزخند. [1]

'''إِدّ:'''

{{(آیه):لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدّاً}}

{{صورتی:«إِدّ»}} از مادّه‌{{صورتی: «أدّ»}} (بر وزن ضدّ) در اصل به معناى صداى ناهنجارى است كه بر اثر گردش شديد امواج صوتى در گلوى شتر به گوش مى‌رسد؛ سپس به كارهاى بسيار زشت و وحشتناك اطلاق شده است. [2]

'''إدَّارَك:'''

{{(آیه):بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ}}

{{صورتی:«ادَّارَك»}} در اصل‌{{صورتی: «تدارك»}} بوده كه به معناى پشت سر هم قرار گرفتن است. بنابراين مفهوم جمله‌{{صورتی: «ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ»}} اين است كه: «آنها تمام معلومات خود را در مورد آخرت به كار گرفتند، اما به جايى نرسيدند». [3]

'''إِدبار:'''

{{(آیه):وَ أَدْبارَ السُّجُودِ}}

{{صورتی:«ادبار»}} (بر وزن اقبال)، در اينجا به معناى پشت كردن است. و در آيات مورد بحث‌{{صورتی: «ادبار»}} (بر وزن ابزار)، جمع‌{{صورتی: «دبر»}} به معناى پشت مى‌باشد.{{صورتی: «ادبار السجود»}} به معناى بعد از سجده‌هاست؛{{صورتی: «ادبار النجوم»}} به معناى هنگام پشت كردن ستارگان است. [4]

'''أَدْعِياء:'''

{{(آیه):فِى أَزْواجِ أَدْعِيآئِهِمْ}}

{{صورتی:«أَدْعِياء»}} جمع‌{{صورتی: «دَعِىّ»}} به معناى پسر خوانده است. [5]

'''أَدنى‌:'''

{{(آیه):وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِّنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‌}}

{{صورتی:«أَدنى‌»}} از مادّه‌{{صورتی: «دُنُو»}} به معناى نزديك‌تر است. [6]

'''أَدْهى‌:'''

{{(آیه):وَالسَّاعَةُ أَدْهى‌ وَ أَمَرُّ}}

{{صورتی:«أَدْهى‌»}} از مادّه‌{{صورتی: «دهو»}} و{{صورتی: «دهاء»}} به معناى مصيبت و حادثه بزرگ است كه راه خلاص و علاج و درمان ندارد؛ و گاه به معناى شدت هوشيارى نيز آمده است. اما در آيه مورد بحث به معناى اول مى‌باشد. [7]

'''أَذْقان:'''

{{(آیه):عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً}}

{{صورتی:«أَذْقان»}} جمع‌{{صورتی: «ذقن»}} به معناى‌{{صورتی: «چانه»}} است؛ و مى‌دانيم به هنگام سجده كردن، كسى چانه بر زمين نمى‌گذارد. اما تعبير آيه، اشاره به اين است كه آنها با تمام صورت در پيشگاه خدا بر زمين مى‌افتند، حتى چانه آنها كه آخرين عضوى است كه به هنگام سجده ممكن است به زمين برسد، در پيشگاه با عظمتش بر زمين قرار مى‌گيرد.

بعضى از مفسران، اين احتمال را نيز داده‌اند كه در سجده معمولى انسان نخست پيشانى بر خاك مى‌نهد، ولى كسى كه همچون مدهوشان بر خاك مى‌افتد، اول چانه او بر زمين قرار مى‌گيرد، به كار بردن اين تعبير، در آيه تأكيدى است بر معناى‌{{صورتی: «يَخِرُّونَ».}} [8]

'''أَذَلِّين:'''

{{(آیه):اولئِكَ فِى الْأَذَلِّينَ}}

{{صورتی:«اذَلِّين»}} از مادّه‌{{صورتی: «ذُلّ»}} به معناى ذليل‌ترين افراد است. [9]

'''أَذَّنَ:'''

{{(آیه):وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ}}

{{صورتی:«أَذَّنَ»}} از مادّه‌{{صورتی: «تأذين»}} به معناى اعلام كردن است؛ و به معناى سوگند ياد كردن نيز آمده است، در اين صورت معناى آيه چنين مى‌شود: «خداوند سوگند ياد كرده است كه تا دامنه قيامت چنين اشخاصى در ناراحتى و عذاب باشند». [10]

[1]سوره اسراء: 27؛[https://lib.eshia.ir/27575/12/106/%%% مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج12، ص106.]؛ حشر، آيه 10 (ج 23، ص 532)

[2]سوره مريم: 89؛[https://lib.eshia.ir/27575/13/159/إِدّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج13، ص159.]

[3]سوره نمل: 66؛[https://lib.eshia.ir/27575/15/557/إدَّارَك مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص557.]

[4]سوره ق: 49؛[https://lib.eshia.ir/27575/22/301/إِدبار مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج22، ص301.]؛ طور، آيه 49 (ج 22، ص 301)

[5]سوره احزاب: 37؛[https://lib.eshia.ir/27575/17/344/أَدْعِياء مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج17، ص344.]

[6]سوره سجده: 21؛[https://lib.eshia.ir/27575/17/176/أَدنى‌ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج17، ص176.]

[7]سوره قمر: 46؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/82/أَدْهى‌ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص82.]

[8]سوره اسراء: 107؛[https://lib.eshia.ir/27575/12/352/أَذْقان مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج12، ص352.]

[9]سوره مجادله: 20؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/475/أَذَلِّين مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص475.]

[10]سوره اعراف: 167؛[https://lib.eshia.ir/27575/6/505/أَذَّنَ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج6، ص505.]

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست