نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 325
استدلال ديگرى كه در بارهء جدى بودن جملهء اقيلونى فلست بخيركم يا وليتكم و لست بخيركم ، گفته شده است : تأسفى است كه ابو بكر در نزديكى فوتش ابراز كرده است . داستان اين تأسف چنين است كه در آن مرضى كه ابو بكر از دنيا رفت ، گروهى از مردم كه عبد الرحمن بن عوف هم در ميان آنان بود به عيادت او رفتند . عبد الرحمن حال ابو بكر را پرسيد و براى او بهبودى آرزو نمود . سپس شروع به گفتگو كردند . ابو بكر گفت : اى مهاجرين مشقتى كه از شما مىبينم سختتر از درد اين بيمارى است كه مىكشم ، من بهترين شما در نظر خودم ( عمر ) را خليفهء شما قرار دادم بينى همهء شما باد كرد كه چرا اين امر را به او واگذار كردم . . . تا آنجا كه عبد الرحمن مىگويد : من نمىبينم كه تو در بارهء چيزى كه از تو فوت شده است ، اندوهگين باشى . ابو بكر گفت : بلى ، سوگند به خدا ، بهيچ چيز تأسف نمىخورم مگر به سه كارى كه انجام دادم و كاش آنها را انجام نمىدادم و به سه كارى كه آنها را ترك كردم كاش آنها را بجا مىآوردم و به سه چيز كه كاش آنها را از پيامبر مىپرسيدم . سه كارى كه كردم و كاش آنها را انجام نمىدادم : كاش هجوم به خانهء على را رها مىكردم ، اگر چه با من مبارزهء آشكار كرد و كاش در روز سقيفهء بنى ساعده دست بيعت به يكى از دو مرد ( ابو عبيده و عمر ) مىدادم و او امير مىشد و من وزيرش . . . تا آنجا كه مىگويد : آن سه چيز را كه مىخواستم از پيامبر سؤال كنم ، كاش مىپرسيدم : امر خلافت پس از او از آن كيست تا خلاف و نزاع در ميان مسلمانان نمىافتاد [1] . . . 24 - فما راعنى الَّا و النّاس كعرف الضّبع الىّ ينثالون علىّ من كلّ جانب [2]
[1] الامامة و السياسه - ابن قتيبهء دينورى ص 18 و 19 چاپ اول - مصر . [2] كلمهء ضبع كه در جملهء امير المؤمنين آمده است ، هم به معناى كفتار است و هم به معناى قحطى ، بعضى از شارحين نهج البلاغه ضبع را در جملهء مزبور به معناى كفتار گرفتهاند و تراكم جمعيت را به انبوه موهاى آن . ولى ما به معناى قحط و خشكسالى گرفتهايم . يعنى خشكسالى آرمانهاى عالى زندگى .
325
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 325