نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 316
آن دو نفر على را به بيعت خود دعوت نمودند ، دعوت آنان را اجابت نكرد و امتناع ورزيد . آن دو نفر اندوهها به او وارد آوردند و حادثهء بزرگى را در بارهء او منظور نمودند . تا آنجا كه مىگويد : اى فرزند ابى بكر ، بر حذر باش ، اندازهء خود را بدان ، موقعيت تو ناچيزتر از آن است كه با كسى خود را هموزن و مساوى بدانى كه كوهها با بردبارى او سنجيده مىشود و نيزهء او را هيچ عامل جبرى نمىتواند نرم كند و هيچ گوينده اى شكيبائى او را نمىتواند درك كند . تو با كسى در افتاده اى كه پدرت جايگاهش را آماده و براى ملك او بالش و تكيه گاه نهاده است . اگر اين موقعيتى كه ما بخود گرفتهايم صحيح است ، پدرت اين موقعيت را بخود اختصاص داده بود و ما شركاى او مىباشيم و اگر پدرت پيش از ما اين اقدام را نكرده بود ، ما با فرزند ابي طالب مخالفت نمىكرديم و امر خلافت را به او تسليم مىنموديم . ولى ما ديديم كه پدر تو پيش از ما چنين كارى را كرده است ، ما هم راه او را پيش گرفتيم . پس تو يا عيبجوى پدرت باش و يا اين مسئله را رها كن . « و درود بر كسى كه بحق برگردد » [1] . 2 - يعقوبى مىگويد : و كان المهاجرون و الأنصار لا يشكَّون فى علىّ [2] . ( و مهاجرين و انصار شكى در بارهء خلافت على پس از پيامبر نداشتند ) . 3 - عتبة بن أبي لهب : < شعر > 1 - ما كنت احسب انّ الأمر منصرف عن هاشم ثمّ منها عن ابى الحسن 2 - عن اوّل النّاس ايمانا و سابقة و اعلم النّاس بالقرآن و السّنن < / شعر >
[1] - مروج الذهب - مسعودى ج 3 ص 21 و 22 و شرح نهج البلاغه - ابن ابى الحديد ج 1 ص 284 و وقعة صفين - نصر بن مزاحم چاپ دوم ص 119 و 120 و جمهرة رسائل العرب احمد زكى صفوت ج 1 ص 544 و 545 و 546 . [2] تاريخ يعقوبى ج 2 ص 124 .
316
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 316