اطراف كشور اسلامى همگى به وسيلهء امام است . امام است كه حلال خدا را حلال ، و حرام او را حرام مىدارد و حدود الهى را بر پا مىدارد و از دين خدا دفاع مىكند و با حكمت و موعظهء نيكو و دليل رسا به راه پروردگارش فرا مىخواند ، امام ( همچون ) خورشيد تابان است كه جهان را با نور خود فرا مىپوشاند ، و او ( خورشيد ) در افق بدان جايگاه است كه دستها و چشمها بدان نمىتوانند رسيد . امام همچون بدر ( ماه شب چهارده ) تابان است و چراغ فروزان و پرتو تابناك و اختر راهنما است در سياهيهاى تاريكى و در دل شهرها و سرزمينهاى خشك و بىآب و علف و امواج خروشان درياها ؛ امام آب گوارا بر تشنه لبان است و نور [ فروغ ] راهنما است به سوى هدايت و نجاتگاه مردم از هلاكت ، امام همان آتش افروخته بر فراز بلنديها است [1] . امام همان محلّ گرمى است كه سرمازدگان به گرماى آن پناه مىبرند و او به آنان حرارت و گرمى مىبخشد ، و راهنما است در حوادث هولناك و خطرهاى مرگ زا كه هر كه از او جدا شود هلاك خواهد گشت . امام ابر بارنده است و باران تند و پيوسته چون رگبار و آفتاب نورافشان و آسمان
[1] اعراب را رسم است كه شبها با روشن نمودن آتش در مكان بلندى در باديه و صحرا ميهمانان و مسافران را به سرا پردهء خويش راهنمائى مىكنند .