نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 526
كه شك ندارم هر چه از نعمت و سلامتى كه با من صبح و شام مىكند - چه در دين و چه در دنياى من - همه از جانب تو مىباشد ، بىهمتائى ، انباز ندارى ، بر اين نعمتها سپاس و شكرت بر من واجب شد چندان كه خشنود شوى و بلكه بيش از آن « اين دعا را ده بار هر بامداد ميخواند ، و چون شام ميكرد نيز ده بار ، و از اين رو او را بندهء شاكر ناميدند ، و رسول خدا صلَّى الله عليه و آله خود پس از فراغ از نماز صبح از اين دعا را مىخواند ( كه ترجمهء آن چنين است ) : پروردگارا من پناه ميبرم به تو از رنج و اندوه و عجز و تنبلى و بخل و ترس ، و سنگينى دين و بدهكارى ، و بسيارى مردان ، و كسادى بىشوهران ، و بىخبرى ، و خوارى و سنگ دلى ، و درويشى ، و فقر و تنگدستى ، و پناه ميبرم به تو از حرص و آن نفسى كه از دنيا سير نميشود ، و دلى كه از استماع كلمات حقّ نرم نمىگردد ، و ديده اى كه اشك نريزد ، و دعائى كه مستجاب نگردد ، و از نمازى كه سودمند نيفتد ، و پناه ميبرم به تو از همسرى كه مرا پير سازد پيش از آنكه زمان پيريم برسد ، و پناه ميبرم به تو از فرزند جفا كارى كه با نياز من به او حرمتم نگاه ندارد ، و پناه ميبرم به تو از ثروتى كه شكنجهام باشد ، و پناه ميبرم به تو از همدم حيله بازى كه چون كار نيك بيند آن را بپوشاند و چون كار زشت نگرد رسوا سازد ، پروردگارا چنان مكن كه تبهكارى بر من حقّ نعمت و منّتى داشته باشد » .
526
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 526