نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 514
آنچه را مخفى داشتهام و آنچه را آشكار ساختهام و نيز اسراف و ستمى را كه بر خود كردهام ، و ببخشا هر چه را كه تو به آن از من داناترى . پروردگارا تو مقدّم ميدارى هر كه را قابليّت تقديم دارد ، و تو مؤخّر ميدارى هر كه را كه قابليّت رهبرى ندارد ، معبودى جز تو نيست ، بحقّ علمى كه تو راست و به حقّ قدرتى كه در دست تو است تا خير مرا در زندگى ميدانى مرا عمر كرامت فرما و هر گاه كه دانى خير من در مرگ من است مرا بميران . خداوندا من ترس از تو را در نهان و آشكارا از تو مسألت مينمايم ، و از تو توفيق گفتن حقّ را در حال غضب و خشنودى درخواست دارم ، و ميانه روى در حال فقر و توانگرى از تو ميخواهم و از تو طلب مىكنم آن نعمتهايى را كه تمامشدنى نيست و سبب روشنى چشم دل است و پايان نپذيرد ( كه همان بهشت تو است ) و از تو مسألت ميكنم كه بر آنچه تو در بارهء من مصلحت دانسته اى خشنود باشم . و از تو مىخواهم نيكوئى زندگى را پس از مرگ و لذت نظر بر روى تو را ( يعنى چنان باشم كه دلم از تو غافل نگردد ) و هميشه مشتاق ديدار تو باشم نه از آن جهت كه آزارى ديده باشم ، و يا روزگارم سياه شده باشد و تمنّاى مرگ كنم نه ، بلكه از شدّت اشتياق بلقاء تو ، پروردگارا ما را به زينت ايمان مزيّن ساز ، و ما را هاديان مردم قرار ده ، كه خود نيز راه يافته باشيم . خداوندا بما راه بنما چونان دسته اى كه به آنها راه نمودى ، خداوندا ؟ ؟ ؟ خواهم كه هميشه نيّتم در راه راست باشد و در راه حقّ
514
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 514