نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 455
من را به كار ميبرده است ) رسول خدا صلَّى الله عليه و آله دو نفر أذان گو داشت : يكى بلال و ديگرى ابن امّ مكتوم ، شخص اخير يعنى ابن امّ مكتوم كور بود ، و پيش از فرا رسيدن صبح اذان مىگفت . 906 - و بلال بعد از صبح اذان مىگفت ، پس پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمود : « ابن امّ مكتوم در شب أذان مىگويد ، پس وقتى اذان او را شنيديد بخوريد و بياشاميد ( منظور خوردن سحور يا باصطلاح محاوره اى سحرى در ماه رمضان است ) أهل سنّت اين حديث را از ترتيب و صورت اصلى آن تغيير داده و گفتهاند : آن حضرت فرمود : همانا بلال در شب أذان مىگويد ، پس هر گاه صداى أذان او را شنيديد بخوريد و بياشاميد تا وقتى كه أذان ابن امّ مكتوم را بشنويد ( پس دست از خوردن و آشاميدن بداريد كه صبح شده است ) . 907 - و روايت كردهاند كه : وقتى رسول خدا صلَّى الله عليه و آله از دنيا رفت ، بلال از گفتن أذان امتناع ورزيد و گفت : پس از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله ديگر براى هيچ كس أذان نخواهم گفت ، روزى حضرت فاطمه سلام الله عليها گفت : من ميل كردهام كه صداى أذان مؤذن پدرم را بشنوم ، و اين خبر را به بلال رسانيدند ، و او شروع كرد به أذان گفتن ، هنگامى كه گفت : « الله أكبر ، الله أكبر » حضرت زهرا سلام الله عليها به ياد پدرش و روزگار زندگى او افتاد و نتوانست از گريه خويشتندارى
455
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 455