نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 410
كسى است كه از جايى آويخته باشد آنگاه از آنجا رها شود و بدون هيچ مقاومتى به رو بر زمين افتد ) . 832 - معلَّى بن خنيس از امام صادق عليه السّلام سؤال كرد : آيا نماز كردن يا سجده كردن بر قفر ( يعنى قير پخته كه سابقا با وسائل ابتدائى به عمل مىآوردند و معمولا خاكستر به آن مىافزودند و با قير امروزى كه با وسائل و دانش بسيار پيشرفته از نفت مشتق مىشود تفاوت داشته است ) و بر قير خام يا پخته جايز است ؟ آن حضرت فرمود : اشكالى ندارد . شرح : « اين خبر را شيخ الطائفه - رحمه الله - در استبصار و تهذيب از كتاب حسين بن سعيد و او به واسطهء نضر از محمّد بن أبى حمزه از كتاب معاوية بن عمّار نقل كرده است ، پس به اين ترتيب مناسب بود صدوق - رحمه الله - از معاوية بن عمار نقل كند ، بهر حال شيخ الطائفه با ترتيبى كه شرح آن گذشت چنين نقل مىكند كه معاوية بن عمّار گفت : معلَّى بن خنيس از امام صادق عليه السّلام در حضور من در بارهء سجده كردن بر قفر و قير سؤال كرد ، آن حضرت فرمود : اشكال ندارد ، و شيخ پس از نقل اين روايت ميفرمايد : وجه در اين روايت آنست كه آن را حمل بر حال ضرورت و تقيّه كنيم نه در حال اختيار ، و اين نظر با توجّه به روايتى است كه پيش از آن آورده از احمد بن محمّد بن اسماعيل ، از محمّد بن عمرو بن سعيد از امام أبى الحسن الرضا عليه السّلام كه آن حضرت فرمود : بر قير و قفر و صاروج سجده نكن » . 833 - حسن بن محبوب طىّ عريضه اى از امام رضا عليه السّلام پرسيد : گچى كه نجاست آدمى و استخوان مردگان بر آن ريخته و آتش مىزنند و به اين ترتيب پخته مىشود ، آنگاه مسجد را با آن گچكارى مىكنند يا به ديوارها مىمالند آيا بر آن
410
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 410