responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 3  صفحه : 257


مرسوم و معمول بوده است و معنى آنها اينست كه واى از خوارى و بيكسى ، و واى كه مادرت به عزايت نشسته ، و واى از اندوه و غم ) و هر چه در بارهء او بگوئى ( جز اينها ) از خوبيهاى او راست گفته اى .
522 - مهران بن محمّد از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود : هنگامى كه شخصى از دنيا رفت خداوند عزّ و جلّ فرشته اى را نزد نالانترين و اندوهگينترين فرد نزديكان ميّت ميفرستد و آن فرشته دستى بر قلب او ميكشد و او سوز و گداز آن اندوه را فراموش مىكند و اگر چنين نبود دنيا هرگز آباد نميشد .
523 - رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمود : هنگامى كه فرزند شخص با ايمانى از دنيا ميرود خداوند تعالى با آنكه خود از هر كس داناتر است به آنچه بنده ميگويد از فرشتگان ميپرسد : آيا جان فرزند فلان مؤمن را گرفتيد ؟ آنان عرض ميكنند : بلى ، اى پروردگار ما ، و خداوند ميفرمايد بندهء مؤمن من در مقابل اين پيشامد چه گفت ؟ آنان گويند : اى پروردگار ما او حمد تو را بجا آورده و گفت : * ( إِنَّا لِلَّه وَإِنَّا إِلَيْه راجِعُونَ ) * آنگاه خداوند عزّ و جلّ ميفرمايد : برايش خانه اى در بهشت بسازيد و آن را خانهء « حمد » بناميد .
524 - هنگامى كه اسماعيل فرزند امام صادق عليه السّلام وفات يافت آن حضرت برهنه پاى و بىكفش و رداء ، از خانه بيرون آمده پيشاپيش تابوت روان گشت . [1]



[1] دليل است بر جواز بدون كفش و رداء تشييع كردن .

257

نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 3  صفحه : 257
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست