نام کتاب : سيرى در الغدير ( فارسي ) نویسنده : محمد أميني نجفى جلد : 1 صفحه : 129
گفت : اين ( جواهرات ) مال خداست و من به هر كس كه بخواهم آن را مىدهم و به هر كس كه بخواهم نمىدهم ( . . . هذا مال الله أعطيه من شئت وأمنعه من شئت ) [40] 10 - يك بار ابو موسى پيمانهاى از طلا و نقره نزد عثمان آورد ، عثمان تمامى آنها را در ميان زنان و دختران خود تقسيم نمود . [41] * * * برخى از خزانه داران بيت المال - كه نمىتوانستند چپاولهاى عثمان را تحمل كنند - يكى پس از ديگرى از شغلهاى خود كناره مىگرفتند . عبد الله بن مسعود خزانه دار بيت المال در كوفه بود . يك روز كليدهاى بيت المال را به زمين انداخت و به مردم گفت : " من تا امروز فكر مىكردم خزانه دار مسلمين هستم ، اگر قرار باشد خزانه دار عثمان و خاندانش باشم حاجتى به اين شغل ندارم " . [42] در يكى از روزهاى جمعه در حالى كه عثمان نماز جمعه را مىخواند ، مسئول صدقات بازار مدينه با كليدهاى خزانه آمد و فرياد زد : " اى مسلمانان ! عثمان گمان كرده كه من خزانه دار او و خويشاوندان او هستم ، ولى من خزانه دار مسلمين بودم . بگيريد اين هم كليدهاى بيت المال شما " ، سپس كليدها را به طرف عثمان انداخت . [43] همچنين پس از آنكه عثمان 100 هزار درهم از بيت المال به مروان داد ، زيد بن ارقم با كليدهاى بيت المال نزد عثمان آمد و گفت : . . . اگر 10 درهم به مروان مىدادى زياد بود چه برسد به 100 هزار درهم . عثمان گفت : اى " ابن ارقم " كليدهاى بيت المال را ( همين جا ) بگذار ، ما كس ديگرى را ( براى خزانه دارى ) پيدا خواهيم كرد . [44]
[40] انساب الاشراف ج 5 / 88 . [41] الصواعق المحرقه ص 68 . [42] انساب الاشراف ج 5 / 30 . [43] تاريخ يعقوبى ج 2 / 145 ، 146 . [44] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1 / 67 ط قديم [ = ج 1 / 199 جديد ] .
129
نام کتاب : سيرى در الغدير ( فارسي ) نویسنده : محمد أميني نجفى جلد : 1 صفحه : 129