نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 498
است و ملائكه به خانه اى كه در آن فرد جنبى باشد ، وارد نمىشوند . اخبار آنان در اين زمينه به حد استفاضه رسيده است . پس چگونه آنقدر غسل خود را به تأخير مىاندازد كه حتى آن را فراموش مىكند ؟ همانطور كه گذشت اخبار فراوانى داريم كه مىگويد : چشمان پيامبر ( ص ) مىخوابيد ولى قلبش بيدار بود . پس چگونه در حال بيدارى از عبادت پروردگارش غافل است ؟ امكان ندارد كه خداوند براى تشريع ، وى را دچار سهو كرده باشد . زيرا پيامبر نزد خدا والاتر از آن است كه او را در معرض نقص و محل انتقاد قرار دهد و حال اينكه راه تشريع گسترده اى بنام گفتار در اختيار دارد . دعوى اينكه تشريع در كارهاى عملى از اقوال مؤكدتر و مثبتتر است ، موجه نمىباشد ، بلكه بر عكس ، در فعل احتمال خصوصيت پيامبر مىرود بر خلاف گفتار عمومى كه چنين احتمالى در آن نمىرود . اگر از تمام اينها دست برداريم باز نيازى براى تشريع در امر غسل نمىبينيم . زيرا واجب موقت كه هنوز وقت آن نگذشته يا واجب غير موقّت به تشريع بعد از نسيان نيازى ندارد و همان امر اوّل در انجام آن كافى است . اين از يك سو ، از سوى ديگر پوشيده نماند كه حديث جنابت كه مصنّف - ره - آن را آورده ، بيان نمىكند كه پيامبر ( ص ) در حال جنابت وارد نماز شد ليك حديثى كه احمد بن حنبل از ابو هريره نقل كرده ، بدان تصريح دارد . او مىگويد : پيامبر ( ص ) براى نماز خارج شد . چون تكبير گفت ، از ادامهء نماز خوددارى كرد و به نمازگزاران اشاره كرد كه همانطور كه هستند بمانند . بيرون رفت و غسل كرد . سپس در حالى كه از سرش آب مىچكيد ، آمد . نماز را براى نمازگزاران اقامه كرد . چون نماز تمام شد ، گفت : جنب بودم . فراموش كرده بودم كه غسل كنم . [1] احمد روايت ديگرى از على ( ع ) دارد كه مىگويد : « روزى پيامبر ( ص ) براى ما نماز را اقامه كرد . در اثناى نماز ، از ادامه خوددارى كرد و خارج شد . سپس در جايى كه از سرش آب مىچكيد ، آمد و نماز را ادامه داد . سپس گفت : من ابتدا در حال جنابت نماز را براى شما شروع كردم . پس هر كسى كه چنين وضعى برايش پيش آيد ، چنان كند كه من كردم . . . » [2]
[1] . مسند احمد ، ج 2 ، ص 488 . [2] . مسند احمد ، ج 1 ، ص 99 .
498
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 498