خ ت ق - عبد الله بن مثنى ، ابو مثنى ( قاضى بصره ) : ابن معين يك بار گفت : ناچيز است .
( يب ) : ( د ) گفت : حديث وى را نمىآورم . مانند اين عبارت در ( ن ) به نقل از ابو الاسود آمده است .
ق - عبد الله بن محرر ( قاضى جزيره ) : دار قطنى گفت : متروك است . ابن حبان گفت : دروغ مىگويد . احمد گفت : حديث وى را ترك كرده‌اند . جوزجانى گفت : هالك است . ( يب ) :
عمر بن على و ابو حاتم و ابن جنيد و ( س ) گفتند : متروك است .
ق - عبد الله بن محمد عدوى : وكيع گفت : حديث جعل مىكند . ( يب ) : دار قطنى گفت :
متروك است . ابن عبد البر گفت : اهل علم مىگويند : حديثى كه ابن ماجه از وى آورده ، ساختهء او است و نزد آنان موسوم به كذب است .
ت ق - عبد الله بن مسلم بن هرمز مكى : ( ن ) : ابن المدينى گفت : ضعيف است ، ضعيف است .
( يب ) : احمد و فلاس گفتند : ناچيز است . ابن حبان گفت : پرهيز از روايت وى واجب است .
4 - عبد الاعلى بن عامر ثعلبى كوفى : ( يب ) : عقيلى گفت : ابن مهدى و قطان او را ترك كرده‌اند . ابو على كرابيسى گفت : وى از ضعيفترين مردمان است .
ت ق - عبد الجبار بن عمر ، ايلى اموى ( مولاى بنى اميه ) : ( س ) گفت : ثقه نيست . ابو زرعه او را تضعيف كرده است . ( يب ) : يحيى گفت : ناچيز است . ( د ) گفت : غير موثّق است . دار قطنى گفت : متروك است .
م د - عبد الرحمن بن آدم بصرى ( معروف به صاحب السقايه ، مولاى ام برثن ) : دار قطنى گفت : به آدم ابو البشر منسوب است . پدرش ناشناخته است . مدائنى گفت : عبيد الله بن زياد وى را عامل خود كرد و سپس عزل نمود و او را صد هزار جريمه كرد . سپس به نزد يزيد بن معاويه رفت . او به عبيد الله نوشت كه هر چه از وى گرفتند به او پس دهد . ام برشن وى را در كودكى پيدا و پرورش داد تا اينكه به سن رشد رسيد ، او را عبد الرّحمن ناميد . با زنان عبيد الله بن زياد ، درباره وى صحبت كرده و آنان درباره اش با شوهرشان صحبت كردند .
لذا به او گفته مىشد : پسر ام برشن . من مىگويم : بايستى كه راويان ثقهء اهل سنت چنين پاك نژاد و از كارگزاران ستمگران فاسق باشند ! ! ! ت ق - عبد الرحمن بن ابى بكر ابن ابى مليكه : ( س ) گفت : متروك است . ابن خراش گفت :
ناچيز است . ( ن ) : ( خ ) گفت : ذاهب الحديث است .
4 - عبد الرحمن بن ابو زناد ( ابو محمد مدنى ) : ابن معين گفت : ناچيز است . ( يب ) : فلاس گفت :

48