responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : چكيده انديشه‌ها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني    جلد : 1  صفحه : 81


بر نمىخيزد ، نزد " ام سلمه " رفت و ماجرا را برايش نقل كرد [1] .
3 - وقتى پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) در آخرين روزهاى حيات خويش از اصحاب درخواست كرد كه كاغذ و دواتى بياورند تا براى آنها چيزى بنويسد كه هرگز پس از آن گمراه نشوند ، " عمر " از اين كار جلوگيرى كرد و ضمن نسبت هذيان دادن به حضرت اظهار داشت كه قرآن ما را بس است .
حاضرين اختلاف كرده با هم نزاع كردند تا جائى كه حضرت فرمود :
- " بلند شويد و از نزد من بيرون رويد " .
به همين خاطر " ابن عباس " همواره مىگفت : بالاترين مصيبت ، مصيبتى بود كه نگذاشتند رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) آن كتاب را بر ايشان بنويسد و بجاى اطاعت پيامبر اختلاف كردند و هياهو نمودند [2] .
4 - پيامبر اكرم ( صلى الله عليه وآله ) دو روز قبل از وفاتشان سپاهى را به فرماندهى جوان هجده ساله اى به نام " اسامة بن زيد " براى جنگ با روميان بسيج نمودند و همه مسلمانان را مأمور حضور در آن كردند و متخلفين را لعنت فرمودند با اين وصف گروهى از جمله " ابوبكر "



[1] صحيح " بخارى " كتاب الشروط ، باب شروط در جهاد و مصالحه . . . ح 1 ، ج 3 ، ص 7 - 256 .
[2] مدارك اين ماجرا در پاورقى ص 13 گذشت .

81

نام کتاب : چكيده انديشه‌ها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني    جلد : 1  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست