روايت نقل كنيد .
وقتى " قرظه " به آن ديار وارد شد مردم از او احاديث پيامبر را طلب مىكردند ولى وى مىگفت : " عمر " ما را نهى كرده است [1] .
حتى روزى از مردم خواست كه احاديثى كه نزد آنان هست را بياورند ، وقتى آوردند فرمان داد همه را آتش زدند [2] .
6 - قرآن كريم پس از بيان وجوب طهارت از جنابت مىفرمايد :
- * ( . . . فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيدا طيبا ) * [3] .
يعنى : " اگر آبى نيافتيد با خاك پاك تيمم كنيد " .
اما " خليفه دوم " با صراحت در برابر اين فرمان الهى مىايستد و درباره جنبى كه آب ندارد مىگويد نماز نخواند ، بشنويد :
- " شخصى نزد " عمر " آمد وگفت : من جنب شدم و آب براى غسل نيافتم ، عمر گفت : پس نماز نخوان ، " عمار " كه در آنجا

[1] تذكرة الحفاظ ، " ذهبى " ج 1 ، ص 7 ، و سنن " ابن ماجه " ، باب 3 التوقى في الحديث ، ح 6 ، ج 1 ، ص 12 ، و سنن " دارمى " ، باب 28 من هاب الفتيا . . . ح 14 و 15 ، ج 1 ، ص 85 .
[2] الطبقات الكبرى ، " ابن سعد " ، طبقه دوم از تابعين اهل مدينه ، احوالات " قاسم بن محمد " ، ج 5 ، ص 188 ، وتقييد العلم ، " خطيب بغدادى " ، فصل اول از قسم دوم ، ص 52 . ( از آگاهان بپرسيد ، ج 2 ، ص 61 تا 73 ) .
[3] سوره مائده ، آيه 6 .

100