responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 424


امر كردم از حل شدن و لكن سقت الهدى و لكن من سوق هدى كرده‌ام و آن شصت و شش شتر بود و لا ينبغى لسائق الهدى ان يحل حتى يبلغ الهدى محله و جايز نيست سائق هدى را كه حل شود تا آنكه هدى به محل خود رسد پس مردى از ميان قوم برخواست يعنى عمر خطاب و از روى انكار گفت ( انخرج حجاجا و رؤسنا تقطر ) آيا ما حاجيان باشيم در وقتى كه از مكه به عرفات رويم و حال آنكه روغن بر سر ماليده باشيم حضرت فرمود كه انك لن تؤمن بهذا ابدا تو هرگز به اين ايمان نخواهى آورد و به اينكه بفرمودهء جبرئيل به تو ميفرمايم انقياد نخواهى كرد و روايتى ديگر آنست كه عمر گفت ( أ نحل و نواقع النساء و انت اشعث اغبر ) آيا محل شويم و با زنان مواقعه كنيم و حال آنكه تو ژوليده مويى و گردآلودى يعنى تو بر صفت احرامى پس سراقة بن مالك بن خثعم كنانى برخواست و گفت يا رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله علمتنا ديننا فكانما حلقنا اليوم فهل الذى امرتنا به لعامنا هذا او لما يستقبل يعنى اى رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله تعليم دادى بما احكام دين ما را پس گوئيا امروز سرهاى ما تراشيده است يعنى البته سرها را ميتراشيم و محل ميشويم آيا اينكه بما امر كردى از احلال مخصوص به اين سال است يا در مستقبل زمان نيز اينچنين مستمر خواهد بود فرمود بل هو للابد الى يوم القيمة بلكه اين حكم استمرار خواهد داشت تا بروز قيامت بعد از آن تشبيك اصابع خود فرمود يعنى انگشتهاى مبارك خود را از ميان يكديگر بگذرانيد و فرمود ادخلت العمرة فى الحج الى يوم القيمة هكذا يعنى عمره را در حج در آوردم تا بروز قيامت هم چنان كه اصابع خود را در ميان يكديگر درآورده‌ام و اين در حجة الوداع بود و در همان سال حضرت رحلت فرمود و هيچ كسرا نميرسد نسخ حكمى كه در زمان آن حضرت ثابت شده باشد پس دعوى نسخ باطل باشد و در حين كه أمير المؤمنين عليه السّلام بيمن رفته بود تا اخذ خمس معادن كند از اهل يمن و جزيهء كه ترسايان آنجا قبول كرده بودند بستاند در همين وقت به مكه رسيد و بملازمت سيد عالم صلَّى اللَّه عليه و آله رفت و بعد از آن نزد فاطمه عليه السّلام آمد در حينى كه سيدة النساء امتثال امر نموده محل شده بود چون أمير المؤمنين عليه السّلام رايحهء طيبه را از او استشمام فرمود و ثياب مصبوغه را از او مشاهده نمود فرمود ما هذا يا فاطمه اينچيست اى فاطمه فرمود كه امرنا بهذا رسول اللَّه رسول خدا ما را به اين امر فرموده پس آن سيد اوليا ع بر سبيل استفتا نزد سيد انبيا ص آمد و گفت يا رسول اللَّه رايت فاطمة قد احلت و عليها ثياب مصبوغة فاطمه عليه السّلام را ديدم كه حل شده و جامهاى رنگين پوشيده در جواب فرمود انا امرت الناس بذلك من مردمان را به اين فرموده‌ام بعد از آن گفت و انت يا على بم اهللت اى على تو بچه چيز احرام گرفتهء فرمود اهلالا كاهلال رسول اللَّه احرام من همچه احرام رسول خداست يعنى سوق هدى نموده‌ام و آن سى و چهار شتر بود كه سوق فرموده بود آن حضرت صلَّى اللَّه عليه و آله در جواب فرمود كه

نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 424
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست