الاسلام سعد الدين قتلق خواجه رحمهم الله ازيشان بود و آن گروه در تصوف درجهء عالى داشتند . شعبهء دوم از زنجان آمدند . ازيشان صاحب سعيد خواجه صدر الدين احمد طاب ثراه چهار سال در ملك ايران وزارت كرد و به صدر جهان موسوم [1] شد [2] . حاتم زمان خود بود . [ در حادىعشرين رجب سنهء سبع و تسعين و ستمائة به حكم غزان خان درجهء شهادت يافت و در تاريخ وفاتش گفتند : شعر كاف الف بگذشته از ماه رجب * در « خصز » يك شنبه اندر وقت چاشت صدر دين احمد وزير شرق و غرب * آنكه در عالم نظير خود نداشت بر براق نيكنامى سوى خلد * رخت بست و عالم فانى گذاشت [3] ] برادرش مولاناء سعيد قطب الدين حمد [4] قاضى القضاة ايران بود و بقطب جهان منسوب [5] . هر دو برادر جهان كرم و كريم جهان بودند . [ بر زبانشان لا ، الا در كلمهء توحيد نرفت . رحمهما الله تعالى و طول بقاء اعقابهما [6] ] پسر مولانا قطب الدين حمد [ 4 ] ، مولاناء اعظم قاضى القضاة [7] مظفر الدين شاه [8] قاضى قزوين [ بود و فضائل تمام داشت . پسر او مولاناء اعظم شمس الدين حمد اكنون قاضى و مفسر و محدث است و جوانى بحليهء صلاح و علم و عمل متحلى [9] . ]
[1] - ب : منسوب شد [2] - ازينجا تا جائى كه بعلامت ستاره مشخص شده است در نسخهء ب نيست [3] - بجاى قسمت بين دو قلاب در نسخهء م ، ف چنين آمده : تاج يخشى همچو او از صدر ديوان برنخاست - و در نسخهء ق : تا نبخشيد او جهان از صدر ديوان برنخاست [4] - كلمهء « حمد » فقط در نسخهء ق است . ق كلمهء « سعيد » را ندارد - ف . احمد [5] - ق : موسوم [6] - ر ، م ، ف فقط - ولى نسخه ر جملهء دعائيه را ندارد . [7] - كلمهء قاضى القضاة در نسخهء ق نيست [8] - ر : مظفر الدين شاه زيدت فضائله [9] - ر : است و الحق قاضى شريعت رو و ذهنى صافى و علمى تمام دارد .