پيش از آنكه درجه ارادت محكم كند ، بر بساط جهل بود و هر كه ارادت طلبد پيش از فكرت كردن در ميدان غفلت بود .
شيخ ابو الفوارس شاه شجاع كرمانى وفاتش بعد از سنهء نيف و تسعين و مأتين به زمان مقتدر . از سخنان اوست : تقوى ورع است و علامت ورع از شبهه باز ايستادن است . هر كه چشم نگاه دارد از حرام و تن از شهوت و باطن مزين كند بمراقبت و ظاهر آراسته گرداند بمتابعت سنت و خو كند بحلال خوردن ، از قصد شيطان بر او خطا نرود .
شيخ ابو اسحق ابراهيم بن شيبان قومشى وفاتش پيش از سنهء ثلاثمائة به زمان مقتدر . از سخنان اوست : علم فنا و بقا بوحدانيت و عبوديت درست گردد و هر چه جز اين باشد زندقه بار آورد . سفله آن است كه در خدا عاصى شود .
شيخ يوسف اسباط وفاتش نزديك سنهء ثلاثمائة به زمان مقتدر . از سخنان اوست : هر كه قرآن داند و دنيا گزيند افسوس مىكند . نماز جماعت بر بنده فرض نيست . بلكه رزق حلال خوردن فرض است . [ علامت زهد آن است كه بنده بداند كه زهد نتواند كردن الا بايمنى به خدا و علامت صدق آن است كه دل با زبان راست گرداند و ترك دنيا گيرد و قهر نفس كند و علامت انس آن است كه دوام خلوت خواهد و لذت ذكر و راحت مجاهدت و علامت حيا عظمت صنع حق و سخن انديشيده گفتن و دور بودن از آنچه عذر بايد خواست . ] [1] شيخ ابو القاسم سمنون بن حمزهء محب معاصر جنيد بغدادى بود . از سخنان اوست : صوفى آن است كه مالك هيچ چيز نبود .
شيخ ابو على جرجانى معاصر جنيد بغدادى بود . از سخنان اوست :
قرارگاه خلقان ميدان غفلت است و اعتماد ايشان بر ظن قسمت .
شيخ يوسف بن حسين تبريزى - وفاتش در سنهء ثلاثمائة ، به زمان مقتدر خليفه . از سخنان اوست : آفت صوفى [2] احداث و معاشرت اضداد و رفق زمان است .

[1] - ب ندارد .
[2] - ب : صحبت احداث - ق : صوفى معاشرت اضداد . . .

648