نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 350
< شعر > ( ( 1084 ) ) هوش را توزيع كردى بر جهات مىنيرزد ترّهاى آن ترّهات ( ( 1085 ) ) آب هش را مىكشد هر بيخ خار آب هوشت چون رسد سوى ثمار ؟ آبها را مىكشد آن خس گياه آب هوشت كى رسد سوى اله < / شعر > نگذاريد هوش وساير نيروهاى خدا دادى مغز وروان شما پخش وپراكنده وبىهوده مستهلك شود . آيا افراد بشر اين موضوع را درك كرده است كه سرمايهء بسيار كلانى در وجودش آمادهء كار وبهره بردارى است ؟ يقيناً بلى ، زيرا مگر همين افراد بشر نيستند كه تمدنها بر پا كرده ومحصولات شگفت انگيز مغزى خود را در قلمروهاى بىشمار علم وصنعت وهنر وساير شئون زندگى نشان دادهاند ؟ مگر همين انسان نيست كه وجدانى پيدا مىكند كه جهان هستى را خيرهء عظمتش مىسازد . آيا افراد بشر به اين مطلب پى برده است كه ساختمان مغزى ونيروهاى روانى نوع آدمى اگر هم مساوى نباشند ، هر يك از نظر توليد محصول عالى ، مىتواند نقش بسيار مهمى در زندگى خود وساير انسانها به عهده بگيرد ؟ يقيناً بلى ، پس كو وكجا است اين سرمايه ها ؟ شايد به ذهن بعضى اشخاص چنين خطور كند كه جهان هستى كوچكتر از آن است كه پاسخ گوى فعاليت اين همه سرمايه بوده باشد ، ما براى شناختن وتحول لازم در انسان وجهان به كمتر از يك هزارم اين سرمايه ها نيازمنديم . اين سخن مانند اين است كه بگوييد : پنج عدد انرژى اتمى با عظمتتر از جهان هستى است در صورتى كه ما مىدانيم خود انرژى اتمى محصولى از همين جهان هستى مىباشد ، بايد اين نكته را بدانيم كه همين دستگاه هستى است كه سرمايه كلان انسانيت را به وجود آورده است ، پس اين سرمايه نمىتواند بر علت خود كه عالم هستى
350
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 350