نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 126
« اَلشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ اَلْفَقْرَ ويَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ والله يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْه وفَضْلًا والله واسِعٌ عَلِيمٌ 2 : 268 . » [1] ( شيطان شما را با فقر تهديد مىكند وبه فحشاء دستور مىدهد وخداوند مغفرت وفضلى را از خويشتن به شما وعده مىدهد وخداوند داراى رحمت وسيع ودانا است . ) < شعر > ( ( 34 ) ) اى خليل اندر خلاص نيك وبد سر ببرشان تا رهد پاها ز سد < / شعر > با تعديل قواى حيوانى روان خود را از آلوده نمودن نيك وبدها نجات بدهيم . اين همه اختلافات وتناقض گويىها درباره نيك وبد واين همه انعطافى كه نيك وبد حتى براى يك انسان از خود نشان مىدهد ودر نتيجه ، گويى حتى يك اصل ثابت هم در قاموس بشريت وجود ندارد ، ناشى از نكته ايست كه جلال الدين اشاره به آن مىكند . به توضيح اين كه جلوه كردن نيك وبد رويدادها براى يك فرد يك جامعه از دو جهت محكوم به نسبيت است جهت يكم - نسبى بودن خود موقعيت فرد ويا جامعه در زندگى وشئون آن ، مانند نسبيت قوانينى كه در عالم طبيعت حكم فرما است . اختلاف روابط اجزاى جهان طبيعت ، به طور قطع نتايج جريان آن اجزاء را دگرگون مىسازد وبا اين دگرگونى ضرورى قوانينى را كه از طبيعت در ذهن ما منعكس مىسازد ، نسبى مىباشد همچنين است نيك وبد كه از كيفيت برقرارى رابطه ميان موقعيت انسان با كارى كه از او صادر مىشود يا با رويدادى كه مواجه مىگردد ، انتزاع مىشود . اين نسبيت در نيكىها وبدىها يكى از اصول مسلمهاى است كه براى هيچ كس