responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 686


حقايق ممكنات مىرسد ، به واسطهء صلابتى از حكم عدم حقيقى كه في واحد طرفي تلك الحقيقة ثابت است ، آن نفس الهى وجودى از وى نفوذ نمىكند ، لا جرم همان قول به عينه به حضرت وجود كه آن نفس از وى صادر است ، رجوع مىكند و في الحال تعيّنى مر اين حضرت وجود را در خودش از خودش حاصل مىآيد ، محلّ ظهور آن تعيّن و حكم و اثر وى ، آن حقيقت مذكور مىشود ، و حينئذ آن حقيقت روحى موجود مىگردد ، پس مؤثّر و متأثّر ، يك چيز بيش نيست و آن وجود يگانه است .
پس مىگويد كه : چنان كه در آيينه و خارج از او ، جز نفس خود را نمىبينى كه در صور و اشكال متنوّع بر تو ظاهر مىشود ، همچنين آوازى كه در اول و آخر مىشنوى ، هم از نفس تو صادر مىشود ، و به واسطهء قوت نفس تو ، ديگر بار هم به نفس تو مىرسد و هم تويى كه از صورتى ديگر كه آن عمارت است ، باز خود را مىخوانى ، و با خود خطاب مىكنى . مثال ديگر :
< شعر > و قل لي من ألقى إليك علومه و قد ركدت منك الحواسّ بغفوة و ما كنت تدري قبل يومك ما جرى بأمسك او ما سوف يجري بغدوة فأصبحت ذا علم باخبار من مضى و أسرار من يأتي مدلَّا بخبرة [1] < / شعر > و بگوى مرا كه كى انداخت به سوى تو علوم خودش را در آن حالى كه ساكن شده است از تو ، حواسّ ظاهر تو به واسطهء خواب كه در او وقايع مىبينى ، و تو را از آن وقايع به تصريح يا به تعبير مسائل و علوم معلوم مىشود ، و تو نمىدانستى پيش از اين روز كه در خواب رفتى و در وى اين وقايع ديدى كه دى و پيش از دى در زمان ماضى چه رفته است ، از امور و كو اين عالم و نه نيز مىدانستى كه بامداد و فردا و پس فردا در زمان مستقبل ، چه خواهد رفت در اين عالم از امور و حوادث ، پس چون از خواب باز آمدى ، آن وقايع ديده تو را به طريق تصريح



[1] مدلَّا : اى ادلال ، جرأة و اعتداد بالنفس .

686

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 686
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست