نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 518
و قوم و متابعان من حق المتابعة ، نيستند كسانى كه صفات حجابيّت احوال بر ايشان پياپى طارى مىشود و به تجليى و اسمى معين مقيدند ، تا صفات و احكام اسما و تجلَّيات ديگر به حكم نشأت ، با أدوار زمانى ايشان را در حجاب و التباس مىاندازد ، و كسانى نيز كه نشان بقاياى نفوس و أرواح ايشان مر ايشان را ، در قيود مقامات سلوك محصور مىدارد ، و به حكم و نشان آن بقايا تجاوزشان از مقامات ميسّر نمىشود ، چنان كه از خواص ذكر كرده شد ، ايشان نيز بر قوم و متابعان من حق المتابعة نيستند ، چه اگر سير ايشان بر قدم من راست افتاده بودى ، نه ارباب احوال به حضورى و اسمى مقيّد بودندى و نه اصحاب مقامات در مقامى واقف شدندى ، چه راه من راست تا به حضرت كمال مىبرد و اين قيود كه مر اين اهل مقامات و احوال را [1] معترض گشته است ، به سبب اندك انحراف است از جادهء قويم من كه حقيقت عدالت است ، پس هر كه در آن سبل منحرف افتاده است ، او قوم و متابع من نيست حق المتابعة و در طريقى كه من سير كردهام به تحقق به حقيقت اعتدال به نسبت با هر مرتبه اى و خلقى ، سلوك او به تحقيق نپيوسته است . < شعر > و من لم يرث منّي الكمال فناقص على عقبيه ناكص في العقوبة [1] < / شعر > و هر كه از متابعان من ، از من تحقّق به مقام كمال ميراث نيافته است ، او در سلوك طريق اعتدال حقيقى من ناقص بوده است ، و از طريق مستقيم من كيفته شده ، و در سبيلي منحرف سير كرده است و باز پس رفته ، زيرا كه كسى كه در طريق منحرف رود هر چند پيش رود ، از مقصد دورتر افتد ، پس چنان باشد كه
[1] العقب : مؤخّر القدم . نكص : رجع الى الوراء خوفا و جبنا . نكص على عقبيه : رجع عما كان يريده و ارتدّ . [1] . متعرّض گشته - خ ل - .
518
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 518