مىشود پس ملاحظه نسبت ما بين القيم الصحيحة و القيم المعيبه مىشود و همان نسبت از ثمن اخذ مىشود پس در مثال مذكور چون قيم صحيحه را جمع كرديم سيصد شد و چون قيم معيبه را جمع كرديم صد و پنجاه شد نسبت نصف شد پس نصف ثمن مسمّى كه پنجاه بود اخذ شد يعني بيست و پنج و بعبارة اخرى چون صد و پنجاه را كه نصف قيم صحيحه است نسبتش را با هفتاد و پنج كه نصف قيم معيبه است ملاحظه نموديم نسبت نصف بود پس از ثمن مسمى استرداد كرديم و طريقه ثانيه آنست كه بايد نسبت دهيم هر قيمت معيبى را به صحيح خودش و قدر نسبت قيمتها جمع مىشود پس ملاحظه شود قيمت متساوية النسبة إلى الجميع پس بهمان نسبت از آن چه جمع شده است از قدر نسبت اخذ شود پس از ثمن مسمى استرداد شود مثلا چيزي را به دوازده دينار خريد پس معيب ظاهر شد پس بعضى از مقومين مىگويند كه قيمت صحيح مبيع دوازده دينار است و قيمت معيب آن ده دينار است

436