قصر به يك بريد به باى موحّده وراء و دال مهملتين بينهما ياء مثنّاة من تحت و تفسير شده است بريد به چهار فرسخ كه دوازده ميل باشد و در بعضى روايات شاذه تفسير بدو فرسخ شده است كه شش ميل باشد و في حديث عن الصادق ( ع ) البريد ما بين ظل عير إلى عير ذرعته بنو أمية ثم جزّوه اثنى عشر ميلا فكان كلّ ألفا و خمسمائة ذراع و هو اربعة فراسخ و بريد در اصل لغت به معناى رسول است كه به پارسي آن را پيك و قاصد مىنامند و در اشعار عرب بسيار ذكر آن شده است و منه قولهم الحمّى بريد الموت و از كتاب فائق نقل شده است كه بريد در اصل استر است و آن كلمه فارسيه است و اصل آن بريده دم است زيرا كه دمهاى استرهاي پيكها بريده است پس كلمه را معرّب كردند و تخفيف دادند پس اين اسم را به راكب گذاشته اند و بعد مسافت را بان ناميده اند و در روايت ابن ابي عمير بريد را مفسّر اشتقان قرار داده است و اشتقان بفتح همزه و سكون شين معجمه معرّب دشتبان است و جاحظ