و گفته اند بيت المقدس است ، و در روم ام القرى قسطنطنيه است ، و در طبرستان ام القرى آمل است ، و در كرمان ام القرى معتبر نيست والله اعلم . پس اينكه استاد دانشمند جناب آقاى اقبال در دو مورد در مقام ترجمه حال عز الدين يحيى بجاى آمل لفظ آبه آورده اشتباه است ، و گويا نظر شريف او در اختيار اين كلمه به عبارت عمده الطالب است كه در هنگام چاپ اشتباها آمد چاپ شده است ، چنان كه قبلا به آن اشاره كرده ايم ، و صحيح همانا آمل است چنان كه در تمام نسخ خطى چنين است ) وحتى در هر دو نسخه مطبوعه در لكنهو و بمبئى كه بجاى آمل در متن آمد ) يا " آمذ " نوشته اند ، در حاشيه آمل ضبط كرده اند " فراجع ان شئت " و وجه نقابت او را براى آمل در سابق گفته ايم . و نيز از بيانات گذشته معلوم شد ، كه مراد صاحب " ناسخ " و همچنين صاحب " منتهى الامال " از جاى ديگر در اين كلام شان كه عز الدين نقيب قم و رى و جاى ديگر بود همانا آمل است ، منتهى چون لفظ " آمذ " را كه مصحف " آمل " بوده است نتوانسته اند تصحيح كنند ناچار از آن موضع به عبارت جاى ديگر كه عنوان عام هر مكان است تعبير كرده اند . 3 - از مضامين قصيده كمال الدين اسماعيل اصفهانى كه در سابق نقل شد ، صريحا بر مىآيد كه خانه قاضى أبو العلاء صاعد را خراب كرده بوده اند ، و وى از وطن خود فرارى شده به سيد عز الدين نقيب پناهنده گرديده است . اگر چه خصوص قضيه مذكوره را به غير از قصيده مذكوره در جاى ديگر نديده ام ، ليكن با تأمل در اطراف اين مطلب و تدبر در تراجم رجال خاندان صاعدى به نظر مىرسد كه اين قضيه در يكى از نزاعهائى بوده كه بين حنفيان و شافعيان اصفهان واقع شده است و رؤساى حنفيان آل صاعد و رؤساى شافعيان بنو خجند بوده اند ، طالب تفصيل بايد خود به مظان ذكر اين قبيل قضايا در كتب تواريخ و سير