< فهرس الموضوعات > نسخ قرآن با سنّت < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > دو دليل محكم بر عدم تحريف قرآن < / فهرس الموضوعات > مثل حروف مقطعه قرآن از قبيل ( الم ) ، ( كهيعص ) ، ( حم ) البته دانستن اينها زياد لازم نيست ، برخى امور را لازم است بدانند ; مثلا لازم است كه انسان به معاد معتقد باشد و از وجود بهشت و دوزخ مطلع باشد ، اما اين كه مثلاً حورالعين بهشت به چه شكل هستند و درختان بهشت چگونه مىباشند دانستن اينها لازم نيست .
نسخ قرآن با سنّت 10 - « وَبَيْنَ مُثْبَت فِى الْكِتَابِ فَرْضُهُ ، وَمَعْلُوم فِى السُّنَّةِ نَسْخُهُ » ( بعضى مطالب از آيات قرآن وجوبش استفاده مىشود ، ولى از سنّت پيامبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) معلوم مىشود كه اين آيه نسخ شده است . ) اين عبارت نهج البلاغه دليل بر اين است كه به واسطه سنّت پيامبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) مىشود آيه قرآن نسخ شود ، نمونه آن هم آيه اى است كه در درس گذشته در مورد زنى كه مرتكب زنا مىشود خوانديم ، كه حكم نگاه داشتن زن زناكار تا آخر عمر در خانه ، قسمتى از آن به وسيله آيه 2 از سوره نور كه زدن صد تازيانه بر مرد و زن زناكار را واجب نموده نسخ شده ، و آن زناى زن بدون شوهر است ، ولى زن شوهردار كه شوهر در اختيارش هست ( محصنه ) اگر زنا كرد حكمش سنگسار است ، رجم كردن در قرآن ذكر نشده است بلكه از سنّت پيامبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) يعنى از دستورهاى اوست و اكثر علما از شيعه و سنّى اين حكم را نقل مىكنند ، البته عبارتى را به صورت آيه هم نقل كرده اند كه دليل بر رجم باشد : « اذا زنى الشّيخ و الشّيخة فارجموهما » ( 1 ) پيرمرد و پيرزنى اگر زنا كردند سنگسارشان كنيد ، اما اين كلام آيه قرآن نيست .
دو دليل محكم بر عدم تحريف قرآن عقيده ما اين است كه قرآن تحريف نشده است . و من صريحاً مىگويم اين كه در

1 - كافى ، ج 7 ، ص 177 ; و بخارى ، ج 4 ، ص 179 ، باب رجم الحبلى

551