نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 160
از نظر مسائل اجتماعى و تنظيم آنها ، پيشرفت بسيار چشمگيرى نصيبشان گشته است و به اصطلاح بعد زندگى اجتماعى افراد بخوبى بثمر رسيده است ، ولى به اعتراف انديشمندان همان جوامع ، نه تنها افراد از نظر زندگانى اخلاقى و عقلانى پيشرفتى ندارند ، بلكه غبار تيره اى از احساس پوچى فضاى روحى افراد بىشمارى را فرا گرفته است . در اينجا به جمله اى از ربرت هوگوت جاكسون دادستان ديوان كشور ممالك متحدهء آمريكا اشاره مىكنيم كه مىتواند مطلب ما را تاييد نمايد . او مىگويد . « در حقيقت يك شخص آمريكايى در همان حال كه ممكن است يك فرد مطيع قانون باشد ، ممكن است يك فرد پست و فاسدى هم از حيث اخلاق باشد » [1] . 3 - چنانكه اشاره كرديم حيات پديده ايست كه براى انسان زنده هدف مطلق تلقى شده است ، چه اين حيات را در يك ميدان اختصاصى داشته باشد ، يا در پهنهء اجتماع . از اين نظر فرد و اجتماع كه عبارتند از انفراد و تشكَّل ، تفاوتى با يكديگر ندارند ، يعنى نه فرد بر اجتماع برترى دارد و نه اجتماع بر فرد . 4 - هيچ فردى به تنهايى قدرت باز كردن ابعاد و به فعليت رسانيدن نيروها و استعدادهاى خود را ندارد ، اگر هم بارقه هايى از استعدادها و امواجى از حركت نيروهايش سر بكشند ، بدانجهت كه در مسير خط باريك رو به نقطهء كاملا محدود و گسيخته از ديگر شناسايىها و دگرگونىهاى ثمر بخش بجريان ميافتند ، لذا آن بارقهها و امواج بدون نتيجه يا با نتيجهء بسيار ناچيز خاموش گشته و از بين خواهد رفت . لذا مىتوان گفت : تنها خدا مىداند كه چه انديشههاى و بارقههاى سازنده و سودبخشى بجهت گسيختگى صاحبان آنها از اجتماع ، يا نامساعد بودن فضاى اجتماع خاموش شده و از بين رفته است . از اين جهت بدون كمترين ترديد اصالت با اجتماع بوده و فرد بدون اجتماع مانند يك عدد هسته است كه در بيابان خشك دور از آب و باغبان و تغذيهء صحيح از خاك مىماند و از بين مىرود . اين مبحث مىتواند هياهوى ديرينهء متفكران
[1] حقوق در اسلام - آقاى مجيد خدورى - هربرت ليبنسى ترجمهء آقاى زين العابدين رهنما - مقدمه - ص ح چاپ اول .
160
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 160