نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 4
رسالت انسانى از ديدگاه تاريخ اين مسئله كه براى عالم انسانيت رسالتى وجود دارد و هيچ راهى براى تفسير وجود و هدفهاى آرمانى انسانى جز بوسيلهء رسالت قابل پيمودن نيست ، نبايستى مورد ترديد قرار بگيرد . با حذف اصطلاحات حرفه اى و رويدادهاى محاسبه نشدهء تاريخ مىتوان اين حقيقت را كه رسالت انسانى اساسىترين و نيرومندترين محرك او در گذرگاه تاريخ بوده است ، پذيرفت . ما مىتوانيم جريان و استمرار دائمى اين نيرومندترين عامل محرك را در طول تاريخ ، در دو شكل عمده مشاهده نماييم : شكل يكم - آثار و علامتهاى گوناگون و نوشتههاى صريح و قاطعانهء فراوانى كه نشان مىدهد : نوع بشر از آغاز زندگى رسمى و قابل بررسىاش تا به امروز عقايد و اعمال و انديشهها و آرزوهاى روشنى را در بارهء آرمانهايى كه بايستى آنها را بدست بياورد ، دارا بوده است . اين فعاليتهاى عقيدتى و فكرى و عملى بعنوان يك بعد اساسى در مقابل بعد طبيعى محض انسان كه كوششهاى متنوع در بارهء بدست آوردن و تنظيم زندگى معمولى است ، بشمار مىرود . هر مؤرخ و انسان شناسى كه انسان را بدون در نظر گرفتن بعد آرمانى مىشناسد ، مانند آن است كه انسان را بدون بعد دوم شناخته است . شكل دوم - صورت مستقيم خود مسئله « براى بشر رسالتى لازم است » ميباشد . البته مسلم است كه جملهء مزبور در يك شكل معين و با همين كلمات كه گفتيم ، در همهء دورانها و جوامع بعنوان شعار عمومى بعد آرمان گرايى ديده نمىشود ، ولى مفهوم اساسى اين جمله را كه عبارت است از « بايستى بهتر از آنچه هستم ، بشوم » در همهء زمانها و اقوام و ملل مىتوان سراغ گرفت . اصطلاحات و رموزى كه براى اين بعد آرمانگرايى بكار برده شده است ، بسيار متنوع است [1] .
[1] مقصود ما از آرمان در همهء مباحث اين كتاب ، معناى آرزوهاى بىسر و ته و خيالات بىاساس نيست ، كه تنها در مغز مردم محروم از واقعيتها شكوفان ميشوند ، بلكه منظور ما آن هدفهاى عالى است كه مىتوانند زندگى گذران و تاريك و روشن و پر از خوشىها و ناخوشىها و دانايى و نادانىها را تفسير و توجيه نمايند و انسان را كه جزئى از تاريخ و كرهء خاكى مربوط به كيهان بيكران است مشتاق و عاشق زندگى نمايند .
4
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 4