نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 226
شما با خيالات واهى كه در سر مىپرورانيد و با تكيه به دين حرفه اى و وسيله اى براى اشباع تمايلات ، حق را نخواهيد يافت . از آن هنگام كه حق براى من نشان داده شده است ، هيچ شكى نكرده ام دو مطلب بسيار مهم در اين جمله وجود دارد : مطلب يكم - حق براى « على بن ابي طالب ( ع ) » نشان داده شده است . در اين جمله حق را مىتوان به دو معنا منظور نمود : 1 - حق بمعناى واقعيتهاى دو قلمرو انسان و جهان ، اعم از طبيعت و بنيادهاى اصلى آن و انسان و واقعيتهايش . 2 - حق بمعناى آفرينندهء هستى . دليل رؤيت و مشاهدهء حق بمعناى اول ، كه على ( ع ) متذكر مىشود ، روش فكرى و عملى او است كه در تندترين نوسانات و فراز و نشيبهاى زندگيش ، با مطلقى ثابت بظهور پيوسته است . اين همان مطلق است كه چهرهء روشنى از حقيقت در دو قلمرو انسان و جهان ميباشد . پيروزىهاى زندگى شخصيت او را متورم نكرد تا شكستهاى رسمى شخصيت او را لاغر نمايد . قطعا عدالت براى او چهرهء واقعى خود را نشان داده است كه همهء مزايا و لذايذ زندگى بلكه خود زندگيش را قربانى آن عدالت نموده است . دوست و دشمن در هر حالى از عدالت وى برخوردار گشته است . حقيقت مرگ تمام قيافهء خود را به وى نشان داده است و او نه تنها كمترين هراسى از آن ندارد ، بلكه مرگ را نتيجهء زندگى تلقى نموده و با آشنايى كاملا نزديك با زندگى ، مرگ را هم پل مقدس يا شربت گوارايى براى شخصيت بثمر رسيده اش دريافته است . دليل رؤيت و مشاهدهء حق بمعناى دوم كه على ( ع ) مطرح كرده است ، سه مسئله است : يك - اين كه وقتى « ذعلب يمانى » از او مىپرسد : اى على ، آيا خدايت را ديده اى پاسخ مىدهد : افَاعبُدُ ما لا ارى [1] ( آيا چيزى را كه نديدهام مىپرستم ) . دو - بدون مشاهدهء عظمت الهى و بدون تجلَّى حق در دل هيچ انسانى نمىتواند