نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 69
اهل بيتم . آگاه باشيد كه خداى مهربان و دانا بمن خبر داد كه اين دو از يكديگر جدا نشده تا كنار حوض بمن وارد شوند . حوض من از حيث وسعت و پهنا مانند فاصلهء بصرى و صنعا است ، ظرفهاى آن بتعداد ستارگان است . بدرستيكه خدا از شما پرسش خواهد فرمود كه بعد از من با كتاب او و اهل بيت من چگونه رفتار كردهايد ؟ سپس خطاب بمردم فرمود و گفت : كيست كه سزاوارترين مردم است باهل ايمان ؟ گفتند خدا و رسول او داناترند ، فرمود : سزاوارترين مردم باهل ايمان اهل بيت من ميباشند ، و اين سخن را سه بار تكرار فرمود و در مرتبهء چهارم دست على را گرفت و فرمود بار خدايا هر كس من مولاى اويم پس على عليه السّلام مولاى او است . خداوندا دوست دار كسى را كه او را دوست دارد و دشمن دار كسى را كه او را دشمن دارد اين سخن را نيز سه بار تكرار فرمود : آگاه باشيد آنان كه اكنون حاضر هستند اين واقعه را بغائبين ابلاغ نمايند . و ابن طلحهء شافعى در « مطالب السئول » ص 16 حديث مزبور را نقل از ترمذى از زيد روايت نموده و حافظ ابو بكر هيثمى در جلد 9 « مجمع الزوايد » ص 104 از طريق احمد و طبرانى و بزار باسنادشان از زيد و در ص 163 حديث مزبور را آورده و لفظ او در روايت دوم باين شرح است كه زيد گفت : رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله در جحفه فرود آمد ، سپس رو بمردم آورد و پس از حمد و ثناى الهى فرمود : من نمىيابم - براى هيچ پيغمبرى جز نصف عمر پيغمبر قبل از او ، و نزديك شده است كه من بسراى ديگر خوانده شوم و اجابت نمايم . اينك بگوئيد ( درباره وظايفى كه بانجام رسانيدهام ) چه اقرار داريد ؟ گفتند : بوظيفهء نصيحت و ارشاد ما عمل فرمودى . فرمود : آيا نه اينست كه به يكتائى خداوند و اينكه محمّد صلَّى اللَّه عليه و آله بنده و فرستاده او است و اينكه بهشت و دوزخ او حق است شهادت ميدهيد ؟ گفتند : شهادت ميدهيم . آنحضرت در اين موقع دست خود را بلند كرد و بر سينه نهاد و فرمود من نيز با شما شهادت ميدهم . پس از آن توجه بيشتر مردم را به شنيدن جلب كرد و فرمود : من بر شما پيشى ميگيرم و شما در كنار حوض بر من وارد ميشويد و همانا پهناى آنحوض مانند
69
نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 69