اسماعيل ) خبر داده و مالك مزبور از عبد السّلام [1] و او از موسى صغير ( شرح حال او در ص 140 گذشت ) از عبد الرحمن بن سابط از سعد كه سعد گفت : نشسته بوديم كه نسبت بعلى بن ابى طالب عليه السّلام در مقام منقصت و نكوهش بر آمدند . . . تا آخر حديث مذكور در ص 77 كه سند آن صحيح و رجال آن همگى ثقه هستند .
148 - ابو هريره محمّد بن ايوب واسطى ، ابو حاتم - بحكايت خزرجى صلاحيت او را تأييد نموده و ابن حجر شرح حال او را در « تقريب » با اشعار بصلاحيت او ثبت نموده و در جلد 9 « تهذيب » صفحه 69 گويد : ابن حبان او را در شمار ثقات آورده و ابن ابى حاتم گفته : پدرم در سال 214 حديث او را نوشته و حاكم در جلد 3 « مستدرك » صفحه 109 صحت حديث او را اشعار نموده ، حديث نامبرده باسناديكه حاكم بصحت آن تصريح نموده در صفحهء 66 گذشت ، و حديث از او در مورد نزول آيهء سأل سائل در پيرامون قضيهء غدير خواهد آمد .
( قرن چهارم ) 149 - حافظ عبد اللَّه بن صقر بن نصر - ابو العباس سكرى - بغدادى - متوفاى 302 ، خطيب در جلد 9 تاريخش صفحهء 483 شرح حال او را ثبت و او را ثقه دانسته و دار قطنى صداقت او را تأييد كرده ، حديث او باسناد صحيح كه رجال آن همگى ثقه هستند در صفحه 78 ذكر شده است .
150 - حافظ ابو عبد الرحمن احمد بن شعيب نسائى - صاحب سنن ( در سال 303 در سن 88 سالگى درگذشته ) ذهبى در جلد 2 « تذكره » صفحهء 268 از دار قطنى حكايت نموده كه : نسائى فقيه ترين استادان مصر و اعلم علماء عصر خود در حديث بوده ، و از نيشابورى حكايت نموده كه : نسائى پيشوائى است بدون معارض ، و سبكى

[1] نامبرده : حافظ عبد السّلام بن حرب نهدى ابو بكر كوفى ملائى است كه در 187 در سن 96 سالگى درگذشته ، ابو حاتم و ترمذى و دار قطنى و يعقوب بن ابى شيبه او را توثيق كرده‌اند ، ابن حجر شرح حال او را در جلد 6 « تهذيب » صفحه 317 ثبت نموده ، شرح حال بقيهء رجال سند مزبور قبلا ذكر شده است .

165