نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 88
گفته از جمله : ( 1 ) ابن مسكويه صاحب تاريخ حوادث اسلام در كتابى كه آن را « نديم الفريد » ناميده ، مىگويد : بنى عباس نامه اى به مأمون نوشتند و از او خواستند به پسرش عباس به عنوان وليعهد بيعت نمايد و او را به خاطر اين كه على بن موسى الرضا ( عليه السلام ) را وليعهد خود كرده بود ، مورد ملامت و سرزنش قرار دادند و از او خواستند به نامه شان پاسخ بدهد . مأمون در پاسخ آنها نوشت : « بسم الله الرحمن الرحيم و الحمد لله ربّ العالمين و صلى الله على محمد و آل محمد » ( بر خلاف ميل مخالفين ) . اما بعد ، مأمون نامه و تدبير و نيّت شما را شناخت و از آنچه در قلب بزرگ و كوچكتان مىگذرد باخبر شد و پيداست كه شما به باطل ميل كرده و حق را از مواضع خود بر گرداندهايد كتاب خدا و هر آنچه كه پيامبر براى شما آورده ، دور انداختهايد ، گويا شما مثل امتهاى گذشتهايد كه در اثر بلاى آسمانى و زمينى به هلاكت رسيدند * ( أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها ) * آيا در قرآن تأمل نمىكنند يا بر دلهايشان قفلهائى است . قسم به خدائى كه نسبت به مأمون از رگ گردن نزديكتر است ، اگر نبود كه كسى بگويد مأمون جواب نداد به خاطر اين كه عاجز بود ، از بس اخلاقتان بد است و فكر و عقلتان كم است ، من به نامه شما پاسخ نمىدادم ، پس حاضر بشنود و به غائب نيز برساند . اما بعد خداوند حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلَّم را در آن هنگام كه از زمان پيامبران فاصله گرفته بود مبعوث كرد و قريش هم پيش خود و مال خود احدى را مساوى نمىديدند و ظهورى در كسى به نظر نمىآوردند ، پس پيغمبر ما امين ايشان بود و از جهت خانواده متوسط ، از حيث مال كمترين آنها بود ، نخستين كسى كه به او ايمان آورد خديجه دختر خويلد بود كه با مالش به پيامبر يارى داد سپس على امير مؤمنان ( عليه السلام ) به او ايمان آورد در حالى كه هفت سال داشت و او يك لحظه به خدا شريك
88
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 88