نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 77
نيز آوردهاند [1] . ( 1 ) از جمله آنچه دلالت بر ظهور نص صريح از پيامبر به خلافت على بن ابى طالب بعد از او دارد ، اين حديث است و اين حديث آن چنان مشهور است كه حتى زنها هم آن را مىدانستند و در پيش دشمنان على ( عليه السلام ) با آن احتجاج مىكردند . ( 2 ) از آن جمله ، آنچه علما در تواريخ و كتب خود از اخبار زنانى كه بر معاويه وارد شدهاند ، ذكر كردهاند ، ابن عبد ربه در جلد اول كتاب « العقد الفريد » بعضى از آنها را نوشته است و در داستان « دارمية حجونية » با معاويه ، گفته است كه معاويه به او گفت : حالت چگونه است اى دختر حام ؟ گفت : حالم خوب است ولى من از اولاد حام نيستم زنى هستم از بنى كنانه . معاويه گفت : آيا مىدانى براى چه تو را دعوت و احضار كردهام ؟ گفت : غيب را جز خدا كسى نمىداند . معاويه گفت : مىخواستم از تو بپرسم كه چرا على ( عليه السلام ) را دوست دارى و مرا دشمن و از او پيروى مىكنى و با من دشمنى مىنمائى ؟ گفت : آيا مرا از پاسخ به اين سؤال معذور مىدارى ؟ گفت : نه . گفت : حالا كه از پذيرش عذر من امتناع دارى ، بدان « من على را دوست مىدارم چون در ميان رعيت عدالت را اجرا مىكرد و سهم هر كس را به طور يكسان و مساوى مىداد و تو را دشمن مىدارم به اين سبب كه با كسى كه به امر خلافت از تو سزاوارتر بود ، نبرد كردى و چيزى را به دست آوردى كه از آن تو نيست و از على پيروى نمودم براى اين كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم در غدير خم رشته ولايت او را منعقد كرد و براى اين كه على مسكينان را دوست مىداشت و اهل دين را بزرگ مىشمرد و با تو