نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 398
اما در زمان عثمان ، بعضى معتقدند كه عثمان آن را به مروان بن حكم بخشيده است مروان هم آن را به فرزندش عبد العزيز بخشيد و پس از مرگ او به ارث براى فرزندانش باقى ماند كه عمر بن عبد العزيز سهميه بقيه وراث را با خريد و بخشش يك جا جمع نمود و به فرزندان فاطمه تحويل داد . ابن ابى الحديد از ابو بكر جوهرى نقل مىكند كه چون « عمر بن عبد العزيز » به خلافت رسيد به عامل خود در مدينه نوشت فدك را به اولاد فاطمه واگذار كن فلذا حسن بن حسن مجتبى و بعضى گفتند حضرت على بن الحسين را خواست و به آنها واگذار كرد » . بنا به نقل بلاذرى ، عمر بن عبد العزيز به فرماندارش در مدينه « عمرو بن حزم » نوشت كه « فدك » را به فرزندان فاطمه بازگردان . فرماندار مدينه در پاسخ او نوشت : « فرزندان فاطمه بسيارند و با طوائف زيادى ازدواج كردهاند ، به كدام گروه بازگردانم » ؟ . عمر بن عبد العزيز خشمناك شد ، نامه تندى به اين مضمون در پاسخ فرماندار مدينه نوشت : هر گاه من ضمن نامه اى به تو دستور مىدهم گوسفندى ذبح كن ، تو فورا در جواب خواهى نوشت آيا بىشاخ باشد يا شاخدار ؟ و اگر بنويسم گاوى را ذبح كن سؤال مىكنى رنگ آن چگونه باشد ؟ هنگامى كه اين نامه من به تو مىرسد فورا « فدك » را بر فرزندان فاطمه از على ( عليه السلام ) تقسيم كن » [1] . ابن ابى الحديد اين عبارت را نوشته است كه : « كانت اوّل ظلامة ردّها » [2] يعنى اين رد كردن عمر فدك را به فرزندان فاطمه ( عليها السلام ) نخستين ظلم كرده و غارتشده اى است كه رد نموده شد . اما هنگامى كه يزيد بن عبد الملك به قدرت رسيد آن را از اولاد فاطمه گرفت و همچنان در دست بنى مروان بود تا اين كه حكومت به عباسيان منتقل گرديد .
[1] بلاذرى ، فتوح البلدان ، ص 38 . [2] ابن ابى الحديد ، شرح نهج البلاغه ، ج 16 ، ص 216 .
398
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 398