responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 367


كه به طهارت او حكم كرده ، اين اقتضاى طهارت و پاكى او بود . ( 1 ) 5 - و نيز آنها اتفاق دارند بر اين كه پيامبر با « بنى قريظه » و « بنى النضير » پيمان صلح بستند در حالى كه آنها كافر بودند وقتى صلح با كافر جايز باشد صلح با كسى كه به ظاهر مسلمان است ، چه اشكالى دارد ؟
همچنين اتفاق دارند بر اين كه پيامبر با يهود و نصارى صلح كرد و آنها را در كفر و ضلالتشان باقى گذاشت و از آنها جزيه گرفت و با اين عمل براى پسرش حسن در صلح با معاويه ، « اسوه » و سرمشق گرديد چنان كه قرآن مىگويد : * ( لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ) * و همچنين جريان « صلح حديبيه » در تاريخ اسلام معروف است و طرف قرار داد در آن « سهيل بن عمرو » بود كه به نمايندگى از طرف كفار قريش زير ورقه صلح را امضاء كرد و اين صلح از صلح امام حسن با معاويه تعجب آورتر است . ( 2 ) 6 - از جمله جوابها اين كه « ابن دريد » در كتاب « المجتبى » روايت كرده است كه امام حسن ( عليه السلام ) خطاب به مردم فرمود : « شك و پشيمانى ، ما را از جنگ لشكر شام باز نداشت بلكه با سلامت نفس و اطمينان و شكيبائى با آنان مىجنگيديم ولى سلامت نفس با كينه و عداوت مخلوط گرديد و استقامت با تزلزل درهم آميخت و شما آنگاه كه به صفين مىرفتيد دين را در پيش رو و دنيا را در پشت سر داشتيد ولى اكنون دنيا را در جلو و دين را پشت سر افكنده‌ايد ، بدانيد ما به شما آنچنانيم كه بوديم ( و هيچ تغييرى نكرده‌ايم ) ولى شما نسبت به ما آنچنان كه بوديد ، نيستيد » امام با اين سخن ، اشاره به اسباب و علل متلاشى شدن لشكريان فرمود آنگاه پيشنهاد صلح معاويه را بر مردم به اين نحو خواند :
« بدانيد معاويه ما را به امرى كه در آن شرافت و انصاف نيست ، دعوت كرده اگر كشته شدن را دوست داريد ، پيشنهاد وى را بر مىگردانيم و با دم شمشيرها با وى برخورد مىكنيم و اگر زنده بودن را دوست داريد ، پيشنهاد معاويه را قبول مىكنيم .
چون سخن امام به اينجا رسيد ، همه يك صدا گفتند : التقية التقيّة .

367

نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست