نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 333
چهارم در اين كه صدقه بر آن حضرت حرام است و نيز بر اهل بيتش نيز حرام است و پنجم در محبت كه يك جا مىفرمايد : ( * ( فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله ) * ) و جاى ديگر فرموده : ( * ( قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْه أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ) * ) . بالاخره در اين باره اخبار بسيارى وارد شده كه اگر به تفسير الدر المنثور سيوطى در ذيل آيه : * ( إِنَّ الله وَمَلائِكَتَه يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ) * مراجعه شود صدق اين گفتار روشن مىگردد . و اين روايات را از « كعب بن عجرة » و « يونس بن خباب » و ابراهيم و عبد الرحمن بن ابى كثير و مردى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم ( نامش برده نشده ) و طلحة بن عبيد الله و ابن سعيد خدرى ، و ابو هريره و ابى مسعود ، و عقبة بن عمرو و على و زيد بن ابى خارجه و بريده نقل كردهاند و حتى بعضيها اين احاديث را متواتر دانستهاند و ما در اينجا به نقل چند نمونه اكتفا كرديم . ( 1 ) و اين بسيار عجيب است با وجود اين همه رواياتى كه در بارهء كيفيت صلوات بر محمد صلى الله عليه و آله و سلَّم در كتب صحاح آنها وارد شده ، ولى آنها به هنگام فرستادن صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم از گفتن لفظ ( آل ) امتناع مىورزند و مىگويند : صلى الله عليه و سلم و ( آله ) را نمىگويند و اين جز عناد زشت و جهالت روشن چيزى ديگرى نيست و من بسيارى از كتب آنها را ديدهام و به گفتگوهاى آنها گوش دادهام ، جايى نديدهام به همراه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم و به آلش نيز صلوات بفرستند جز در خاتمه بعضى از كتابها . از كارهاى عجيب آنها اين است كه مثل اين روايات را در كتابهاى خود نقل كردهاند ، با اين كه اين روايات متضمن اين است كه پيامبر در تعظيم صلوات ( آل ) خود را مثل نفس خود قرار داده و فقيه شافعى ابن مغازلى در روايتى كه از « تنوخى » نقل كرده گفته : « انّ الصّلاة على النّبىّ و آله فريضة في الصّلاة » : ( صلوات بر پيامبر و آلش در نماز واجب است ) و نيز ابو حنيفه گفته : « الصلاة على النبى و آله فريضة في الصلاة » با وجود اين ، پس كوشش آنها براى شناختن « آل محمد » كجاست ؟ آيا اين تعظيم و احترام براى همه آنهاست اعم از صالح و غير صالح ؟ و اگر مراد تنها
333
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 333