نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 208
مناوى در « كنوز الحقائق » نيز نظير آن را آورده و به ديلمى نسبت داده است [1] . آياتى كه در شأن على ( ع ) است ( 1 ) شافعى ابن مغازلى در كتاب « المناقب » به سند خود از « عبد الله بن مسعود » روايت كرده كه گفت : رسول خدا فرمود : من از دعاى پدرم ابراهيم هستم . گفت گفتيم : اى رسول خدا چگونه از دعاى پدرت ابراهيم هستى ؟ فرمود : خداوند به ابراهيم ( عليه السلام ) وحى كرد كه « * ( إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ) * ( من ترا امام و رهبر مردم قرار دادم ) ابراهيم خوشحال شد و گفت : پروردگارا از دودمان من نيز امامانى مثل من قرار بده . خداوند به ابراهيم وحى فرستاد : اى ابراهيم من عهدى به تو نمىدهم كه به آن وفا نكنم ، عرض كرد خدايا آن چه عهدى است كه اگر به من عطا كنى وفا نكنى ؟ فرمود : من پيمان امامت را به ستمكاران از دودمان تو نمىبخشم . ابراهيم عرض كرد : ستمكارانى كه اين پيمان به آنها نمىرسد ، كيانند ؟ به او فرمود : كسى كه براى بتى سجده و عبادت كند . ابراهيم عرض كرد : * ( وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ ) * . پروردگارا من و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم فرمود : دعاى ابراهيم به من و على ( عليه السلام ) منتهى شد « لم يسجد احدنا لصنم قطَّ فاتّخذنى نبيّا و اتّخذ عليّا وصيّا » . و هيچ يك از ما در مقابل بتى هرگز سجده نكرديم پس خداوند مرا براى خود پيامبر و على را وصى اخذ كرد [2] .