نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 168
درهاى شما را بست و در خانه على ( عليه السلام ) را گشود ) . ( 1 ) شافعى ابن مغازلى به هشت سند روايت كرده است ، از جمله از « حذيفة بن اسيد غفارى » گفت : چون پيامبر و ياران او وارد مدينه شدند ، براى آنها خانه هائى نبود كه در آنها سكونت كنند و لذا در مسجد مىخوابيدند پيامبر به آنها فرمود : در مسجد نخوابيد زيرا كه ممكن است محتلم شويد پس از آن همان افرادى كه خانه نداشتند ، در اطراف مسجد براى خود خانه ساختند و درهايش را به مسجد گذاشتند . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم معاذ بن جبل را فرستاد ، اول ابو بكر را صدا زد و گفت : رسول خدا امر مىكند از مسجد خارج شو و در خانه ات را ببند . ابو بكر گفت : با كمال ميل ، در خانه اش را از مسجد بست و از مسجد خارج شد . سپس به سوى عمر فرستاد به او گفت : پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم ترا امر مىكند كه در خانه ات را كه به مسجد باز مىشود ، ببند و از مسجد خارج شو . گفت : با كمال ميل از امر خدا و رسولش اطاعت مىكنم ، الا اين كه علاقه دارم لا اقل روزنه اى به مسجد داشته باشم ، معاذ سخن عمر را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم رساند . بعد به سوى عثمان فرستاد كه نزد او رقيه بود گفت با كمال ميل ، در خانه اش را بست و از مسجد خارج شد . سپس به سوى حمزه فرستاد او نيز در خانه اش را بست و گفت : از روى علاقه از خدا و رسولش اطاعت مىكنم . در اين بين على ( عليه السلام ) مردّد بود و نمىدانست كه او از كسانى است كه بماند و يا از كسانى است كه بايد بيرون برود پيامبر از براى او در مسجد وسط خانه هاى خود خانه اى بنا كرده بود . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم به او فرمود : تو بمان كه پاك و پاكيزه هستى ، اين سخن پيامبر در بارهء على به گوش مردى رسيد - ابن مغازلى نام او را ذكر كرده است - به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم گفت : اى رسول خدا ما را از مسجد بيرون مىكنى و به پسران عبد المطلب در مسجد جا مىدهى ؟ ! جواب داد كه اگر موضوع راجع به من بود ، جز شما به كسى ديگر نمىدادم
168
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 168